loading...

سیگما

فیزیک

پلاسما‏‎ چيست‌؟‏‎

پلاسما ، PLASMA – حالتي از ماده است كه در دماي خيلي بالا بوجود مي آيد و ساختارهاي مولكولي مفهوم خود را در اين وضعيت از دست مي دهند . در حالت پلاسما اتم ها و ذرات زير اتمي مانند مانند الكترون و پروتون و نوترون آزادانه در محيط حركت مي كنند و تغيير موقعيت مي دهند . حالت ماده متشكله تمامي ستارگان ، پلاسما است .
پلاسما در فيزيك،يك محيط رساناي الكتريكي است كه تعداد ذرات باردار مثبت و منفي آن تقريبا با هم برابرند و زماني ايجاد مي شود كه اتم ها در گاز يونيزه شوند.
گاهي به پلاسما‏‎ حالت‌‏‎ چهارم ماده اطلاق مي شود كه از حالتهاي سه گانه جامد،مايع،گاز متمايز است.
هر الكترون داراي يك واحد بار منفي است.
بار مثبت توسط اتمها يا مولكولهايي كه اين الكترونها را از دست داده اند حمل ميشود در موارد نادر اما جالب ، الكترونهايي كه از يك نوع اتم يا مولكول جدا شده اند به تركيب ديگري متصل ميشوند و منجر به توليد پلاسما ميشوند كه هر دو يون مثبت و منفي را دارا است.

توضيح كامل تري از پلاسما:

گازهايي كه تا حد زيادي يونيده هستند رساناهاي خوبي براي الكتريسيته هستند. علاوه بر آن حركت ِ ذرات باردار ِ گازها هم مي تواند ميدان الكترومغناطيسي توليد كند. (تابش موج). وقتي گاز يونيده تحت تأثير يك ميدان الكتريكي ِ ساكن قرار بگيرد حاملهاي بار در اين گاز به سرعت طوري مجددا توزيع مي شوند كه قسمت ِ اعظم ِ گاز در مقابل ِ ميدان محافظت مي شود. لانگ موير ( Langmuir ) در سال 1929 در مجله ي فيزيكال ريويو لترز Physical Review letters شماره ي 33 صفحه ي 954 ناحيه اي از گازها را كه نسبتا خالي از ميدان است و محافظت شده است و در آن بارهاي مثبت و منفي در توازن اند پلاسما ناميد و نواحي محافظ روي مرز ِ پلاسما را پوشينه ناميد.
از مهمترين خواص پلاسما اينست كه مي كوشد از لحاظ الكتريكي خنثي بماند.
در ابتدا پلاسما در ارتباط با تخليه ي الكتريكي در گازها و قوسهاي الكتريكي و شعله ها مورد نظر بود اما اينك در اخترفيزيك نظري، مسأله ي گداخت و راكتورهاي هسته اي گرمايي و مهار ِ يونها هم مورد اهميت است. براي تشكيل پلاسما نيازمند ِ دماي بالايي هستيم تا توانايي تفكيك الكترونها را از يونهاي مثبت در گازها داشته باشيم. جايي كه الكترونش يك طرف و يونهاي مثبتش يك طرف ديگر باشد را پلاسما مي گويند. براي ايجاد پلاسما از راكتور گرمايي استفاده مي شد اما جديدا از ليزر و مواد جامد هم استفاده مي شود.

اطلاعات بيشتر iPN:


سه شيوه ي مختلف براي بررسي پلاسما وجود دارد :

نظريه ي جنبشي تعادل

نظريه مدار

نظريه ي هيدرومغناطيسي ماكروسكوپي

نظريه ي تعادل مبني بر آمار بولتزمن است و نشان مي دهد كه اگر بار خارجي q در پلاسما قرار داشته باشد در فاصله اي موسوم به طول دبي توسط پلاسما محافظت مي شود. يعني پتانسيل كولني حفاظت نشده ي q/4pi*epsilon*r با فرمول زير عوض مي شود:

(phi (potential) = ( q / 4*pi*epsilon*r ) * exp (-r/h
(h= sqr ( epsilon*k*T/2N0e2
e = بار الكتريكي
h= طول دبي

نظريه مدار يا حركت ذرات در ميدان مغناطيسي هم بحث آينه هاي مغناطيسي را ايجاد مي كند. براي نگه داشتن پلاسما نياز به ظرف داريم ولي اين ظرف چيزي بجز كاسه اي فرضي كه ديواره هايش ميدان مغناطيسي است نمي باشد. اين ظرف مغناطيسي در واقع باعث پيچ خوردن و دايره اي شدن حركت ذرات در پلاسما مي شود. ظرف مغناطيسي ميداني نايكنواخت و همگرا اطراف پلاسماست كه هرچه از پلاسما دور مي شود مقدارش قوي تر مي شود . اگر ذره ي بارداري در پلاسما را تصور كنيم كه حركت پيچشي حول محور مغناطيسي مذكور داشته باشد شعاع حركتش همان شعاع لارمور است كه از رابطه ي نيروي وارد بر ذره ي متحرك به جرم m و سرعت v و بار q با ميدان مغناطيسي خارجي B ناشي مي شود :

 (~F = q(~v*~B
~F=m. ~a -> F=mv2/R
=> Rلارمور = m vعمود / q.B

پس هر چه دورتر از پلاسما مي شويم با افزايش قدرت ميدان مغناطيسي شعاع چرخش دوران كم مي شود و كم كم سرعت ذره كاهش مي يابد. پس مارپيچ تنگ تر و حركت محوري كندتري توسط ذرات طي مي شود تا اينكه مثل اينكه به آينه برخورد كرده باشند بر مي گردند. به اين پديده «آينه ي مغناطيسي» مي گويند.

نظريه هيدرو مغناطيسي يعني قانون نيروي ماكروسكوپي براي حجم واحد يا بازي با شارها (flows). ميدان مغناطيسي كه حكم ظرف را براي پلاسما دارد فشاري معادل با press = B^2/2.mu اعمال مي كند. اين اثر را تنگش مغناطيسي گويند.


اسپري پلاسما :


در روش پلاسما اسپري گازتشكيل دهنده پلاسما كه درمرحله شروع قوس آرگن يا هليم است و پس ازبرقراري قوس پايدار به تركيبي از آرگن يا هليم با هيدروژن يانيتروژن تبديل مي شود از بين كاتد و آند عبوركرده و بر اثر تخليه الكتريكي اين ناحيه يونيزه مي گردد. مقدارانرژي صرف شده براي يونيزه كردن گاز، درناحيه اي درخارج گذرگاه مابين كاتد و آند آزاد شده و به گرما تبديل مي كردد و بدين ترتيب دمايي درحدود 15000 درجه سانتيگراد حاصل خواهد شد و مولكولهاي منبسط شده گاز با سرعتي نزديك به صوت ذرات ماده پوشش بصورت پودر را كه ذوب شده اند، به سمت سطح قطعه خواهند راند و بدين ترتيب پوششي متراكم باچسبندگي بالا حاصل خواهد شد.

پوشش هاي پلاسمااسپري، جهت محافظت سطح قطعات دربرابرعواملي مانند دماي بالا، خوردگي داغ، خوردگي دماي محيط و فرسايش مورد استفاده قرارمي گيرند، اين پوشش ها درصنايع مختلف ازجمله صنايع نفت، نساجي، فولاد، نيروگاهي، شيميايي و … كاربردفراوان دارند. بعنوان نمونه مي توان موارد زير راذكر كرد:


1- كاربيد تنگستن و كاربيد كرم : مقاوم دربرابرسايش
2- اكسيد آلومينيم : مقاوم دربرابر دماي بالا وسايش
3- اكسيد زيركنيم : پوشش سپر حرارتي
4- آلياژهاي پايه نيكل : مقاوم دربرابر خوردگي
5- اكسيدكرم : مقاوم دربرابر سايش

اخباري درباره پلاسما:


پلاسماي سرد باكتري ها را از بين مي برد:
محققين در يو اس با استفاده از پلاسماي سرد روش جديدي براي نابود كردن باكتريها كشف كردند. اين روش توسط مونير لاروس در دانشگاه ويرجينيا و دانشكده هاي كاليفرنيا در ساندياگو كشف شد. پلاسما شامل ذرات باردار -الكترونها و يونها- و ذرات بدون بار مانند اتمهاي برانگيخته و مولكولها مي باشد.
بيشتر پلاسما هها در فشار معمولي داغ هستند - در حدود چندين هزار درجه سانتيگراد- بنابر اين كنترل آنها مشكل است.
لاروس و همكارانش با استفاده از مانع مقاوم بدون بار در دما و فشار اتاق پلاسما ي سرد توليد كردند.آنها براي اين كار گاز مخلوطي شامل 97% هليوم و 3% اكسيژن را بين دو الكترود مسطح وارد كردند،سپس ولتاژي در حدود چندكيلوولت با فركانس 60 هرتز اعمال كردند.
مزيت اين روش در توان ورودي كم - بين 50 تا 300 وات - و توليد مقدار زيادي پلاسما مي باشد.
اين تيم دو نوع باكتري - با غشاي بيروني و بدون غشاي بيروني- را در معرض پلاسما ي سرد قرار دادند و با ميكروسكوب الكتروني تاثيرات پلاسما را روي آنها بررسي كردند.بعد از گذشت ده دقيقه ديدند كه هر دو نوع باكتري بوسيله اشعه فرا بنفش و قسمتهاي آزاد پلاسما، از بين رفتند.
ذرات باردار در حدود چند ميكروثانيه آسيب شديدي به پوسته سلول باكتري وارد مي كنند،زيرا كشش الكتروستاتيكي وارد بر پوسته بيروني سلول باكتري از نيروي كشش پوسته بيشتر مي شود.
لاروس و همكارانش معتقدند كه پلاسماي سرد، باكتريها و ويروسهاي مهلك را از بين مي برد و براي استريليزه كردن سريع و مطمئن تجهيزات دارويي مي تواند بجاي روشهاي سمي بكار برود.
لاروس ميگويد:“اميدواريم اين روش را بتوانيم براي قسمتهاي زيرسلولي نيز بكار ببريم و تاثيرات بيوشيمي آن را نيز بدست آوريم.“

منبع : مقالات علمي ايران

ادامه مطلب ...
نظرات (0) تاریخ : شنبه 23 اسفند 1393 زمان : 14:11 بازدید : 129 نویسنده : بنیامین فضلی
امواج صوتي

امواج صوتي ، امواج مكانيكي طولي هستند. اين فيزيك امواج مي‌توانند در جامدات ، مايعات و گازها منتشر شوند. ذرات مادي منتقل كننده اين فيزيك امواج ، در راستاي انتشار موج نوسان مي‌كنند. فيزيك امواج مكانيكي طولي در گستره وسيعي از بسامدها به وجود مي‌آيند و در اين ميان بسامدهاي فيزيك امواج صوتي در محدوده‌اي قرار گرفته‌اند كه مي‌توانند گوش و مغز انسان را براي شنيدن تحريك كنند.

اين محدوده تقريبا از ۲۰ هرتز تا حدود ۲۰۰۰۰ هرتز است و گستره شنيده شدني ناميده مي‌شود. فيزيك امواج مكانيكي طولي را كه بسامدشان زير گستره شنيده شدني باشد امواج فرو صوتي ، و آنهايي كه بسامدشان بالاي اين گستره باشد ، امواج فراصوتي گويند.

توليد صوت :

هر گاه به جسمي ضربه مي‌زنيم لايه‌هاي هوا بين دست ما در جسم جابجا مي‌شوند و اگر اين جابجاييها بيش از ۱۶ بار در ثانيه باشند، صدا ايجاد مي‌شود. براي اينكه بهتر بتوانيم نقش اندامهاي گفتار را در توليد آواهاي زبان فارسي مورد مطالعه قرار دهيم، ابتدا به نظر مي‌رسد لازم است مطالب مختصري درباره چگونگي توليد آوا يا صوت ارائه كنيم.

آوا يا صوت از ارتعاش مولكولهاي هوا حاصل مي‌شود. ارتعاش يعني حركت مولكولهاي هوا از جاي خود در مسير معين و بازگشت آنها به جاي اوليه. اين پديده فيزيكي را اصطلاحا موج مي‌ناميم. براي آنكه بتوانيم يك تصوير تقريبي از طرز بوجود آمدن موج صوتي را مجسم كنيم پاندولي را در نظر مي‌گيريم. اگر وزنه پاندول را به يك طرف كشيده آن را رها سازيم، پاندول با سرعت ، به منتهي اليه طرف ديگر رفته دوباره در همان مسير بجاي اول مي‌گردد. اين حركت به دفعات زياد صورت مي‌گيرد، ولي در هر دفعه خط سير آن اندكي كوتاهتر مي‌شود تا اينكه وزنه پاندول دوباره به حالت اوليه يعني سكون در آيد.

وزنه پاندول در اين حركت ، لايه‌اي از مولكولهاي هوا را با خود به جلو مي‌راند و اين عمل موجب مي‌شود كه در يك سوي وزنه ، رقت مولكولي در سوي ديگر تراكم مولكولي ايجاد شود. رقت يعني زياد شدن فاصله بين مولكولها و تراكم يعني كم شدن فاصله آنها. اگر با دو دست يك لاستيك را بكشيم طول لاستيك زياد مي‌شود يا به سخن ديگر ، لاستيك كش مي آيد.

علت اين موضوع آن است كه فاصله بين مولكولها در قسمتهاي مياني لاستيك زياد شده و مولكولها بين دو سر لاستيك زياد شده و مولكولها به طرف دو سر لاستيك كشانده مي‌شوند و در نتيجه فاصله ميان مولكولها در دو سر لاستيك كم مي‌شود. بدين ترتيب در قسمت مياني لاستيك رقت مولكولي و در دو سر آن تراكم مولكولي ايجاد مي‌شود. اكنون اگر دو سر لاستيك را رها كنيم مولكولها دوباره به جاي اوليه خود بر مي‌گردند.

خاصيت ارتجاعي هوا :

هوا نيز داراي همين خاصيت ارتجاعي است، منتهي به مراتب بيشتر از لاستيك. هر رقت و تراكم مولكولي در هوا موجب رقت و تراكمهاي ديگر مي‌گردد. بدين معني كه ، هنگامي كه يك لايه از مولكولهاي هوا به جلو رانده مي‌شود اين لايه به نوبه خود لايه ديگري را به جلو مي‌راند و خود به حال اول بر مي‌گردد. لايه جديدي نيز لايه ديگري را ، و به همين ترتيب اين عمل بارها و بارها تكرار مي‌گردد تا انرژي به پايان برسد. اين جابجايي مولكولها اگر بيش از ۱۶مرتبه در ثانيه تكرار گردد صدا بوجود مي‌آيد.

اگر كتابي را از ارتفاع معيني به طرف زمين رها كنيم بر اثر سقوط كتاب ، فشار هواي بين كتاب و زمين زياد مي‌شود و اين فشار ، مولكولهاي هوا را به اطراف مي‌راند. مولكولهاي رانده شده به نوبت مولكولهاي مجاور خود را به جلو رانده و خود به حالت اول بر مي‌گردند. اين عمل آنقدر تكرار مي‌شود تا انرژي حاصل از سقوط كتاب به پايان برسد. هنگام تماس كتاب با زمين صدايي به گوش مي‌رسد، در صورتي كه در اثناي سقوط آن صدايي شنيده نمي‌شود.
علت اين است كه هنگام تماس كتاب با زمين ، بر اثر زياد بودن مقدار انرژي جابجا شدن مولكولها يا همان رقت و تراكم هوا خيلي بيشتر از ۱۶ مرتبه در ثاينه است و به اين علت صداي حاصله قابل شنيدن مي‌باشد. هر رقت و تراكم يك سيكل نام دارد و تعداد سيكل در ثانيه تواتر يا بسامد ناميده مي‌شود. بنابراين ، وقتي مي‌گوييم فركانس (تواتر) موج مثلا ۵۰۰ سيكل است، يعني ۵۰۰ مرتبه رقت و تراكم در مولكولهاي هوا ايجاد شده است. هر قدر بسامد بيشتر باشد صدا به اصطلاح زيرتر است و نيز قدر بسامد كمتر باشد صدا اصطلاحا بمتر است.

چشمه فيزيك امواج فروصوتي و فراصوتي :

فيزيك امواج فروصوتي كه با آنها سروكار داريم معمولا توسط چشمه‌هاي بزرگ توليد مي‌شوند. امواج زمين لرزه‌اي از آن جمله‌اند. بسامدهاي بالاي مربوط به فيزيك امواج فراصوتي را مي‌توان به وسيله ارتعاشات كشسان يك بلور كوارتز كه بر اثر تشديد با يك ميدان الكتريكي متناوب در بلور القا شده است ، ايجاد كرد. به اين طريق مي‌توان بسامدهاي فراصوتي به بزرگي ۶×۱۰۸ هرتز توليد كرد. طول موج متناظر با اين بسامد در هوا در حدود ۵×۱۰-۵ سانتي‌متر است كه همان حدود طول موج نور مرئي است.

مشخصات فيزيكي :

جابجايي يا ارتعاش مولكولهاي هوا در تمام جهات صورت مي‌گيرد و بسته به مقدار انرژي موجود ، هر لايه از مولكولها مسافتي را طي مي‌كنند. به سخن ديگر هر چه انري بيشتر باشد مسافتي را كه موج مي‌پيمايد بيشتر است. طول مسافتي را كه هر طبقه از مولكولهاي هوا طي نموده و دوباره به جاي اوليه خود بر مي‌گردد دامنه نوسان نامند. هر چه آن مسافت زيادتر باشد صدا بلندتر است. بلندي صدا را با زير و بمي آن نبايد اشتباه كرد، زيرا بلندي صدا مربوط به تعداد ارتعاش در ثانيه است.

بنابراين صداي ممكن است بم ولي بلند باشد. بالعكس صداي ديگري ممكن است زير ولي كوتاه باشد. اگر امواج صوتي در مسير حركت خود به جسمي از قبيل پرده گوش برخورد كنند و آن را به همان اندازه مرتعش سازند، ارتعاش پرده گوش بوسيله اندامهاي گوش داخلي به مراكز اعصاب شنوايي منتقل گشته و در نتيجه صدا شنيده مي‌شود و عكس العمل لازم صادر مي‌شود.

چشمه فيزيك امواج شنيده شدني :

فيزيك امواج شنيده شدني در تارهاي مرتعش (بلندگو ، طبل) ايجاد مي‌شوند. همه اين عناصر مرتعش به تناوب هواي پيرامون خود را در حركت به طرف جلو ، فشرده و در حركت به طرف عقب ، رقيق مي‌كنند. هوا اين آشفتگيها را بصورت موج از چشمه به خارج انتقال مي‌دهد. اين فيزيك امواج به هنگام وارد شدن در گوش ، احساس صوت را بوجود مي‌آورند. موجهايي كه تقريبا متناوب هستند و يا تعداد كمي از مؤلفه‌هاي تقريبي متناوب را شامل مي‌شوند، احساس خوشايندي بوجود مي‌آورند (اگر شدت خيلي زياد نباشد) اصوات موسيقي از اين جمله‌اند. صوتي كه شكل موج آن متناوب نباشد ، بصورت نوفه شنيده مي شود. نوفه را مي‌توان برهمنهشي از امواج متناوب دانست كه در آن تعداد مؤلفه‌ها خيلي زياد است.

يك آزمايش ساده :

دو سر يك سيم فولادي به طول يك متر و به قطر يك ميليمتر را كه كشيده شده و بوسيله دو قطعه سنگ يا آهن محكم شده است ، در نظر مي‌گيريم. حال اگر وسط سيم را به كناري كشيده و رها كنيم صدايي شنيده نمي‌شود، در صورتي كه ارتعاش آن كاملا به چشم ديده مي‌شود. ولي اگر يك طرف سيم را به كنار يك لنگه در تخته‌اي متصل كنيم و آزمايش را دوباره انجام دهيم، صداي آن كاملا شنيده مي‌شود، با وجود آنكه ارتعاش آن مشهود نيست. علت اين امر آن است كه در دفعه اول هواي مجاور سيم بجاي اينكه تراكم و انبساط پيدا كند، روي سيم لغزيده است و در مرتبه دوم هواي مجاور لنگه در ، مجال لغزيدن و رسيدن به كنار آن را قبل از تجديد ارتعاش نداشته است.

امواج صوتي در جامدات و مايعات :

همانطور كه درون هوا ارتعاشات طولي توام با تراكم و انبساط منتشر مي‌شود، به همان طريق نيز ارتعاشات طولي توأم با تراكم و انبساط در داخل مايعات و جامدات انتشار پيدا مي‌كنند. اگر ميله فلزي را براي لحظه كوتاهي در امتداد خودش كشيده و رها كنيم ، تراكم و انبساط در طول ميله انتشار پيدا خواهد كرد و همين طور اگر نقطه‌اي از جسم جامد را مرتعش سازيم (به عنوان مثال با چكش به گوشه يك قطعه سنگ يا فلز بزنيم) تراكم و انبساط به شكل سطوح كروي در تمام جسم مرتعش منتشر مي‌شوند.
مخصوصا نبايد چنان كرد كه انتشار تراكم و انبساط درون اجسام مختص به ارتعاشات شنيدني است، بلكه هر نوع ارتعاش با هر فركانس ممكن است در آنها انتشار يابد. تنها فرقي كه جامدات و مايعات در انتقال صوت با هوا و گاز دارند در زياد بودن سرعت انتشار صوت در آنهاست.

مشاهدات تجربي :

چيزي كه در موقع انتشار صوت در هوا انتقال مي‌يابد، هوا نيست. به دليل اينكه صداي هواپيما از ابر و دود غليظ عبور كرده و به ما مي‌رسد. بدون آنكه ابر را پراكنده ساخته و با خود به طرف ما بياورد.

هوا در حين انتشار صوت جلو و عقب مي‌رود. يعني مرتعش مي‌شود. براي مشاهده اين امر كافي است يك قطعه فيلم عكاسي را بين دو انگشت گرفته و در مقابل آن با آواز بلند بخوانيم، در اينصورت حركت رفت و آمد تند فيلم را به خوبي در محل اتصال انگشتان خود با فيلم حس مي‌نماييم.

عبور فيزيك امواج صوتي در هوا با كم و زياد شدن فشار (انبساط و تراكم) همراه مي‌باشد. در جدار لوله صوتي سوراخي درست كرده و سپس ورقه نازك كاغذي روي آن مي‌چسبانيم و از خارج به اين كاغذ پاندول سبك ساده از چوب آقطي آويزان نموده و لوله را بطور افقي نگاه به بالا و پايين رفتن مي‌كند. اگر تنها هوا حركت مي‌كرد و اختلاف فشار در آن وجود نداشت پاندول رفت و آمد نمي‌كرد زيرا حركت ارتعاشي هواي درون لوله موازي با سطح كاغذ بوده و ممكن نبود كه توليد حركت متناوب در ورقه كاغذ بنمايد.

در نتيجه وجود همين انبساط و تراكم ، در فيزيك امواج صوتي ، اختلاف چگالي متناوب پيدا مي شود. زيرا اگر تغيير فشار را در فيزيك امواج صوتي قبول كنيم لازم است كه تغيير چگالي در آنها رانيز قبول كنيم. به كمك چندين پاندول كه در طول لوله صوتي افقي بطريق فوق آويزان كرده‌ايم مي‌توانيم ثابت كنيم كه هنگام ايجاد صوت در لوله ، پاندولي كه نزديكتر به دهانه لوله است زودتر از پاندولهاي ديگر به ارتعاش در مي‌آيد.

پس وقتي قسمتي از هواي درون لوله در داخل آن به سمت انتهاي آن حركت كرده و قسمت ديگري از هواي درون لوله ساكن است، ناچار چگالي قسمتي كه بين اين دو قسمت متحرك و ساكن قرار دارد ، تغيير كرده است. موضوع وجود اختلاف چگالي در هواي مرتعش عملا به تحقيق رسيده است و از تغيير چگالي هوا در موقع ارتعاش كه باعث تغيير ضريب شكست مي‌شود، استفاده كرد. و فيزيك امواج صوتي را به كمك جرقه الكتريكي عكسبرداري نموده‌اند.

ادامه مطلب ...
نظرات (0) تاریخ : شنبه 23 اسفند 1393 زمان : 14:11 بازدید : 123 نویسنده : بنیامین فضلی

كاربردهاي پزشكي فناوري ‌نانو

اگر مي‌شد بخشي از يك سلول را كه شكسته و آسيب ديده است جدا كرد و آن را با يك ماشين بيولوژيكي مينياتوري تعويض كرد چه مي‌شد؟ يا اينكه چه مي‌شد اگر بشر مي‌توانست ماشين‌هاي بسيار كوچكي در حد و اندازه مولكول‌ها بسازد تا به وسيله آنها داروها دقيقا در جايي كه بايد به بافت‌هاي بدن تحويل داده شود؟ اينها سناريوي فيلم‌هاي علمي تخيلي‌ 30يا 40سال پيش نيستند بلكه تحقيقاتي هستند كه همين امروز دانشمندان روي آنها كار مي‌كنند و درصورتي كه به نتيجه برسند انقلابي در علم پزشكي و شيوه زندگي بشر ايجاد خواهند كرد؛ اينها امكاناتي هستند كه پزشكي نانو مي‌خواهد در اختيار بشر  قرار بدهد.

پزشكي نانو در واقع كاربرد فناوري نانو در پيشگيري و درمان بيماري‌ها در بدن انسان است. اين دانش در حالت تكامل اين ظرفيت بالقوه را دارد كه علم پزشكي را كاملا دگرگون كند.
كاربردهاي ثبت شده و آزمايشگاهي پزشكي نانو، آزمايش‌هاي تشخيصي، شيمي‌درماني، پمپ‌هاي انسولين، تزريق‌هاي بدون سوزن، فعاليت‌هاي كمكي در بخش شنوايي، سنسورهاي مختلف پزشكي و سيستم تحويل دارو در بافت‌هاي بدن هستند.

يكي از مشكلاتي كه در حال حاضر در اين بخش پيش روي محققان قرار گرفته است، درك اثرات ذرات نانو بر محيط‌هاي زيستي در بدن و ميزان سمي بودن آنها درون بدن است. دولت‌هاي مختلف در سراسر جهان كارهاي زيادي در اين بخش انجام داده‌اند و تا سال 2006 حدود 130 نوع دارو و سيستم تحويل دارو در بدن به ثبت رسيده كه در آنها از فناوري نانو استفاده شده است.

انتظار مي‌رود در آينده نزديك فناوري نانو در بخش‌هاي مختلف پزشكي مانند بخش تحويل دارو به بافت‌هاي بدن، انواع و اقسام درمان‌ها و تصويربرداري‌هاي بسيار پر پيشرفته، انقلابي در علم پزشكي ايجاد كند.

سيستم تحويل دارو به بافت‌هاي بدن: در اين بخش محققان به دسترسي بيولوژيكي بافت‌ها به انواع داروها توجه مي‌كنند. منظور از دسترسي بيولوژيكي در اينجا ميزان حضور مولكول‌هاي خاصي از دارو است، با توجه به اينكه آيا آنها در بافت‌هاي خاص بدن مورد نياز هستند و اينكه دقيقا در كجا بيشترين كارايي را خواهند داشت. اين اهداف با استفاده از هدف‌يابي مولكولي به وسيله اجزايي كه مهندسي نانو در آنها وجود دارد، قابل تحقق است.

سرطان: قابليت‌هاي اجزاي نانو در بخش تومورشناسي يكي از رؤياهايي است كه سال‌هاي سال محققان در آرزوي آن بوده‌اند. استفاده از اين اجزا در تصوير‌برداري‌هاي پيشرفته مي‌تواند تصاويري استثنايي از مناطقي كه تومور در آنها ايجاد شده است، ارائه دهد. سايز اين اجزا همچنين به محققان اين امكان را داده است كه آنها را تا حد امكان به تومورها نزديك كنند و اطلاعات كافي از آنها به دست آورند. در تازه‌ترين تحقيقات محققان روي نانوذراتي كار مي‌كنند كه علاوه بر استفاده در عكسبرداري، از آنها مي‌توان براي درمان مستقيم تومورها استفاده كرد.

تصويربرداري: تعقيب جريان‌ها در بافت‌‌ها به پزشكان اين امكان را مي‌دهد كه ببينند جريان دارو به چه صورتي در بافت هدف انجام مي‌گيرد. تعقيب بخشي از سلول‌ها در بدن سخت است و به همين خاطر دانشمندان آنها را رنگ مي‌كنند. اما مشكل اينجاست كه سلول‌هايي كه بايد تحت تابش طول‌موج‌هاي مختلف از خود نور بتابانند، هميشه يكنواخت عمل نمي‌كنند و اين تصويربرداري‌ها را با مشكل روبه‌رو مي‌كند. دانشمندان با استفاده از برخي ذرات نانو كه به راحتي به فركانس‌هاي مختلف واكنش‌هاي تعريف شده مي‌دهند، مي‌توانند اين مشكل را حل كنند.

فناوري‌نانوي مولكولي يكي از زيرمجموعه‌هاي فناوري نانو است كه در آن به سازه‌هاي مولكولي توجه مي‌شود؛ ماشين‌هايي كه مي‌توانند ماده را در بخش‌هاي اتمي و مولكولي بازتعريف كنند. اين بخش از فناوري نانو كاملا نظري است و به‌نظر سال‌ها طول مي‌كشد تا به مرحله كاربرد برسد.

نانو روبات‌ها: نانوروبات‌ها وقتي كه به مرحله كاربردي برسند دنياي علم پزشكي را دگرگون خواهند كرد. با كاربردي شدن اين اجزا، نانوداروها با استفاده از آنها مي‌توانند وارد بدن شوند، بخش‌هاي آسيب ديده را شناسايي يا درمان كنند. در اين بخش به تازگي محققان در دانشگاه كارنگي ملون توانسته‌اند نانوموتوري توليد كنند كه به راحتي درون رگ‌هاي انسان حركت مي‌كند. اين اتفاق را مي‌توان نقطه عطفي در بخش پيشرفت نانوموتورها دانست.نانوروبات‌ها هنگام كار در بدن مي‌توانند توسط تصويربرداري ام‌آرآي ديده شوند. اين نانوربات‌ها ابتدا به بدن يك فرد تزريق مي‌شوند و پس از آن به بافتي كه براي آن تعريف شده است، مي‌روند.

ماشين‌هاي تعمير سلول: دكترها با استفاده از جراحي و داروها تنها بافت‌ها را تحريك مي‌كنند كه خود را التيام دهند. با استفاده از ماشين‌هاي سلولي اين روند با دستورات مستقيم ديگر همراه خواهند بود. در اين حالت با تزريق سوزن‌هاي خاصي كه باعث كشته شدن سلول‌ها نخواهند شد، ماشين‌هاي سلولي به سلول تزريق مي‌شوند. در اين صورت نانوماشين‌ها مي‌توانند با توجه به اين واقعيت كه سلول‌ها به مولكول‌هاي خارجي واكنش نشان مي‌دهند باعث ايجاد تغييراتي در كاركرد سلول‌هاي بيمار شوند و آنها را مستقيما براي بهبود تحريك كنند.

ادامه مطلب ...
نظرات (0) تاریخ : شنبه 23 اسفند 1393 زمان : 14:10 بازدید : 105 نویسنده : بنیامین فضلی


تاثير ميدانهاي الكترومغناطيسي بر انسان


امروزه مصرف انرژي در صنعت برق رو به افزايش است و اثرات مخربي بر روي سلامتي و ايمني انسان داشته است. تاثيرات ميدانهاي الكتريكي و مغناطيسي بر روي سلامت و بهداشت انسان از مضرات اين صنعت مي‌باشد. ما در زندگي روزمره در محيط كار و خانه و مدرسه در معرض ميدان الكتريكي و مغناطيسي هستيم. ميدانهاي مغناطيسي و الكتريكي به وسيله خطوط نيرو، سيمهاي الكتريكي و تجهيزات الكتريكي توليد مي شود و خطوط نامرئي نيرو هستند كه در اطراف هر وسيله وجود دارند و قدرت آن با افزايش ولتاژ افزايش مي‌يابد. ميدان الكترومغناطيسي از وسايل برقي مثل كامپيوتر شخصي، فر برقي، تلويزيون، يخچال و غيره و نيز خطوط انتقال نيروي برق با ولتاژ زياد حاصل مي شود. ميدان الكترومغناطيسي بر روي سيستمهاي عصبي و رشد و تكامل و ترميم سلولها اختلالاتي ايجاد مي‌كند و موجب پيدايش امراض ناشناخته مانند انواع سرطانها، طومورهاي مغزي و ناباروري در انسان مي‌شود همچنين افرادي كه به دفعات و به مدت طولاني در معرض چنين ميدانهايي قرار مي‌گيرند و نيز افراد شاغل در صنايع برق و تلفن، تعميركاران تلويزيون و جوشكاران آسيب پذيرتر مي‌باشندپس بايد با نصب دستگاههاي كنترل سرطانزايي در محيط كار و شناسايي منابع توليد الكترومغناطيسي، رعايت نكات ايمني در محيط كار و در صورت امكان استفاده از تجهيزاتي كه داراي حداقل ميزان انتشار امواج الكترومغناطيسي است محيطي مناسب براي كار و فعاليت ايجاد نماييم.
● مقدمه
امروزه توليد سرانه برق و روند رو به رشد آن يكي از شاخصهاي مهم نشان دهنده پيشرفت صنعتي، اقتصادي و افزايش رفاه كشور مي‌باشد.
با توجه به اهميت طرحهاي صنعتي در توسعه پايدار، صنعت برق نيز مشابه ديگر صنايع با توجه به افزايش شتاب توليد و مصرف انرژي برق در ۲۰ سال گذشته نقش به سزايي در آلودگي محيط زيست و سلامت و بهداشت انسان داشته است و بايستي اثرات نيروگاههاي حرارتي از نظر آلودگي آبي و گازي، جامد و آلودگيهاي صوتي و ميدانهاي الكتريكي و مغناطيسي ناشي از فعاليت نيروگاهها بر روي موجودات زنده به خصوص انسان مورد بررسي قرارگيرد.
درون تمام ارگانيزمهاي زنده، جريان الكتريكي و ميدانهاي الكتريكي با منشا داخلي وجود دارد كه در مكانيسمهاي پيچيده كنترل فيزيولوژيكي نظير اختلال در سيستمهاي عصبي، عضلاني، فعاليت ممبران سلولي و رشد وتكامل و ترميم بافتها نقش دارند. لذا لازم است ويژگيهاي مصنوعي آثار احتمالي آنها در سيستمهاي بيولوژيكي مورد بررسي قرار گيرند. ميدانهاي الكترومغناطيسي (EMF) ابتدا موجب سرگيجه، وزوز گوش، ضعف و خستگي و تار شدن ديد چشم و خواب آلودگي هنگام كار و همچنين پيدايش امراض ناشناخته، تغيير تركيبات خون، اختلال در سيستمهاي عصبي عضلاني، (نوروماسكولار)، دگرگوني ژنتيكي، بروز سرطانهايي چون لنفوم، لوسمي، طومورهاي مغزي، سرطان غدد بزاقي و اختلال در باروري در زنان و مردان مي‌شود.
ما در زندگي روزمره در محيط كار و خانه و مدرسه در معرض ميدان الكترومغناطيسي و الكتريكي هستيم و اين ميدان الكتريكي حاصل از توليد، انتقال و استفاده از الكتريسيته است. مطالعاتي در رابطه با سلامتي انسان در مورد كساني كه در معرض ميدان مغناطيسي و انواع سرطانها از نوع لوكمي و سرطان مغز صورت گرفته است.
تعدادي از محققان در مورد ارتباط قرار گرفتن در معرض ميدان مغناطيسي و سرطان ترديد دارند. زيرا تفسير آن از نظر بيولوژيكي مشكل است و نتايج تحقيقات متفاوت به نظر مي‌رسد و با هم هماهنگي ندارند. بسياري از محققان توافق بر اين دارند كه نياز به اطلاعات بيشتري در خصوص تاثيرات ميدانهاي الكتريكي و مغناطيسي بر سلامت انسان داريم.
هدف از اين مجموعه فراهم آوردن اطلاعاتي در مورد تاثيرات ميدانهاي الكترومغناطيسي در محيط كار و درك علمي نگرانيها و ترديدهايي است كه در اين مورد وجود دارد.
● ميدان الكترومغناطيسي
ميدان الكترومغناطيسي به وسيله خطوط نيرو، سيمهاي برق و تجهيزات الكتريكي توليد مي‌شود. تاكيد اين مجموعه در مورد ارتباط ميدان مغناطيسي با توليد و انتقال كاربرد نيروي الكتريكي است. ميدانهاي مغناطيسي خطوط نامرئي نيرو هستند كه در اطراف هر وسيله الكتريكي وجود دارند. ميدان الكتريكي با ولتاژ توليد مي‌شود و قدرت آن با افزايش ولتاژ افزايش مي‌يابد. واحد قدرت الكتريكي بر حسب متر بر ولت مي‌باشد.
ميدان مغناطيسي نتيجه شدت جريان در سيمها يا وسايل الكتريكي مي‌باشد و قدرت آن با افزايش ولتاژ افزايش مي‌يابد. ميدان مغناطيسي بر حسب گوس يا تسلا اندازه‌گيري مي‌شود. از طرف ديگر ميدان الكتريكي حتي وقتي كه تجهيزات الكتريكي خاموش مي شود برقرار است و مدت زيادي با منبع
جريان برق ارتباط خود را حفظ مي‌كند. ميدان الكتريكي با عبور كردن از موادي كه هادي الكتريسيته هستند كاهش مي‌يابد. به عبارت ديگر ميدانهاي مغناطيسي از بسياري مواد عبور مي‌كنند و بنابراين جلوگيري از عبور آن بسيار مشكل است. با وجود اين كه ميدانهاي الكتريكي و مغناطيسي در اطراف وسايل الكتريكي و خطوط نيرو وجود دارند. تحقيقات اخير بر روي پتانسيل اثرات ميدانهاي مغناطيسي بر سلامت انسان متمركز گرديده‌اند. با وجود اين كه بعضي مطالعات اپيدمولوژيك ارتباط افزايش خطر ابتلا به سرطان را با در معرض ميدان مغناطيسي قرار گرفتن گزارش نموده‌اند اما ارتباط مشابهي در مورد ميدانهاي الكتريكي گزارش نشده است.
توسعه سريع علم و تكنولوژي، موجودات زنده را تحت تابش طيف وسيعي از ميدانهاي الكترومغناطيسي قرار داده است. پيشرفت فناوري و صنعت برق انسانها را در تماس با ميدان الكترومغناطيسي حاصل از وسايل برقي از جمله كامپيوتر شخصي، فر برقي، تلويزيون، يخچال و ... نيز خطوط انتقال نيروي با ولتاژ زياد قرار داده است.
● اثرات ميدانهاي الكترومغناطيسي بر انسان
اپيدمولوژي، مطالعه بر روي احتمال شيوع بيماريها در جمعيتهاي انساني است و اينگونه تحقيقات غالبا عيني هستند تا تجربه‌اي و اين بدان معناست كه اينگونه يك اپيدميولوژيست نمي تواند تمامي فاكتورهايي را كه موجب بروز بيماري مي‌شود كنترل كند و يا در آزمايشگاه تحقيق كند اگرچه تحقيقات آزمايشگاهي در اطراف محيط انساني و حيواني كاملا در مورد انسان صدق نمي‌كند. اپيدميولوژيستها مي‌توانند عوامل به وجود آورنده سرطان را مشخص كنند كه شامل دود سيگار است و اين در حالي است كه در مورد ميدانهاي الكترومغناطيسي ارتباطي بين معاشرت و اپيدمولوژي وجود ندارد. بعضي دانشمندان كه در اين مورد مطالعه كرده‌اند ارتباط موجود بين ميدانهاي الكترومغناطيسي و سرطانهاي خاص را وقتي كه خطر كم باشد و يا اصلا نباشد مشكل تفسير مي‌كنند حتي اگر احتمال ابتلا به سرطان ناشي از ميدانهاي الكترومغناطيس بسيار اندك باشد بايد آن را جدي تلقي نمود. زيرا در ميان تعداد كثير افرادي كه در معرض ميدانهاي الكترومغناطيس هستند حتي يك احتمال ناچيز هم مي‌تواند باعث افزايش سرطان در سطح گسترده شود.
● ارتباط سرطان با مشاغل صنعت برق
از سال ۱۹۸۲ تعدادي از اپيدميولوژيستها مطالعات و آزمايشاتي در اين مورد انجام داده‌اند و گزارشي از بررسي بيماري لوكمي روي افراد كه در معرض ميدان الكترومغناطيس بوده‌اند با افرادي كه در مشاغل ديگر كار كرده‌اند ارائه داده‌اند. در ايالات متحده اين بيماري در بزرگسالان از هر ۱۰۰۰۰۰ نفر ۱۰مورد در سال مشاهده مي‌شود و اين مطالعات شامل افرادي مي‌شود كه مستقيما با وسايل الكترومغناطيسي سر و كار دارند مثل مهندسان برق و يا افراد شاغل در خطوط تلفن و تلويزيون و تعميرات راديويي، اپراتورهاي ايستگاه برق، الكتريسيته و جوشكار. مطالعات ديگر ارتباط بين شيوع سرطان مغز و يا مرگ و مير در مشاغل مشابه را نشان مي‌دهد. اين تحقيقات اولين بار توسط دكتر Samuel Milham در سال ۱۹۸۲ كامل شده است. همچنين مطالعاتي در مورد ارتباط سرطان سينه و قرار داشتن در معرض ميدان الكترومغناطيسي صورت گرفته است. سرطان سينه در مردان نادر است اما متاسفانه در زنان بسيار رايج است. در ايالات متحده سرطان سينه از هر ۱۰۰۰ نفر بيش از يك مورد در سال مشاهده شده است. در يك مركز تحقيقاتي دانشگاهي در كاروليناي شمالي ميزان مرگ زناني كه در معرض ميدانهاي الكترومغناطيسي قرار داشته‌اند در اثر ابتلا به سرطان سينه بيشتر از زناني بوده است كه در چنين مشاغلي كار نكرده‌اند. اما با توجه به اين كه عوامل ديگري مثل فاكتور سن در تولد اولين نوزاد و باروري و تاريخچه ارثي در ايجاد اين نوع سرطان مؤثر مي‌باشند، لذا باعث اختلال در اين تحقيق شده است و با در نظر گرفتن اين مشكلات و نداشتن اطلاعات كافي پي بردن به عامل اصلي ايجاد اين بيماري غير ممكن به نظر رسيد و مطالعات ديگري كه در ايالات متحده و كشورهاي ديگر انجام شده است نشان ميدهد كه حتي زناني كه در خانه كار مي كنند و در معرض ميدان الكترومغناطيسي بالايي قرار دارند با خطرپيشرفت سرطان سينه مواجه بوده‌اند.
● ساير امراض ناشي از ميدانهاي الكترومغناطيسي
بيماري آلزايمر (Alzheimer) نوعي بيماري است كه در افراد سن بالا بروز مي‌كند و باعث ضعف تمركز و اختلال در يادآوري خاطرات مي‌شود. مطالعه و تحقيقاتي كه در سال ۱۹۹۵ در فنلاند و كاليفرنيا انجام گرديده نشان مي دهد كارگراني كه بيشتر در معرض ميدان الكترومغناطيس قرار گرفته بودند بيشتر به اين بيماري مبتلا شده‌اند. طبق گزارش دكتر Stephanie London و همكاران در سال ۱۹۹۴ به اين نتيجه رسيده‌اند كه افراد شاغل در صنايع برق و تلفن نسبت به افراد شاغل در ديگر صنايع بيشتر در معرض ميدانهاي الكترومغناطيس قرار دارند.
● اثرات بيولوژيكي ميدانهاي الكترومغناطيس
اين مجموعه اطلاعاتي در مورد تاثيرات ميدانهاي الكترومغناطيسي بر روي حيوانات و تقسيم سلولي به ما مي‌دهد و تاثيرات بيولوژيكي شامل تغييراتي در اعمال سلولها و بافتها و تغييراتي در فعاليت مغز استخوان انسان و ضربان قلب مي‌شود. اين قبيل مطالعات بر روي حيوانات آزمايشگاهي و حيوانات اهلي و نيز انسان بررسي شده است. طول موج، مدت در معرض امواج بودن، فاصله نسج با موج در تكثير سلولي و جزئيات تكثير مورد بررسي قرار گرفته است و باعث اختلال در تكثير سلولي در مرحله DNA سازي و نيز باعث افزايش بروز نقص مادرزادي و اختلال باروري و موتاسيونهاي مختلف مي‌شود و اين اختلال با مدت مجاورت با ميدان الكترومغناطيسي و نوع موج متناسب بوده است.

منبع : مركز تحقيقات و فناوري اتوماسيون

ادامه مطلب ...
نظرات (0) تاریخ : شنبه 23 اسفند 1393 زمان : 14:09 بازدید : 119 نویسنده : بنیامین فضلی

دانشمندان به تكنيك فشردن نور دست يافتند
دانشمندان به تكنيك فشردن نور دست يافتند
تحولی نو در عرصه کوانتومدانشمندان به تکنیک فشردن نور دست یافتند

 

فيزيكدانان دانشگاه تورنتو موفق شدند براي اولين بار تكنيكي را براي فشردن نور ابداع كنند.

 

به گزارش سرويس «علمي» خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين دانشمند‌ان تكنيك جديدي را ابداع كرده‌اند كه به كمك آن مي‌توان نور را به اندازه كوآنتوم هاي بنيادي محدود كرد.

 

به گفته دانشمند‌ان، اين يافته راه را براي كاربردهاي بالقوه در اندازه‌گيري‌هاي فوق‌العاده دقيق و حساس، ساخت نسل آينده ساعت‌هاي اتمي، انجام محاسبات كوانتومي به شيوه‌هاي نوين و بالاخره اساسي‌ترين درك انسان از كائنات، هموار خواهد كرد.

 

كريستر شالم، راب آدامسون و آفرايم اشتنبرگ، فيزيكدانان دپارتمان فيزيك و مركز اطلاعات كوانتومي و كنترل كوانتوم در دانشگاه تورنتوي كانادا اين تحقيق را به انجام رسانده‌اند.

 

دكتر كريستر شالم درباره اين دستاورد استثنايي مي‌گويد: علم اندازه‌گيري دقيق در واقع قلب تمام علوم آزمايشي است. هر چه بتوانيم چيزي را دقيق‌تر اندازه‌گيري و سنجش كنيم، مي‌توانيم اطلاعات بهتري درباره آن به دست بياوريم.

 

در جهان كوانتوم، جايي كه اجرام و اشيا به كوچكترين اندازه خود مي‌رسند، دقت در اندازه‌گيري بسيار اهميت پيدا مي‌كند. بر همين اساس نور يكي از دقيق ترين ابزار اندازه‌گيري در دانش فيزيك محسوب مي‌شود، اما در جهان فن‌آوري مدرن كوآنتومي محدوديت‌هاي خود را نيز دارد. كوچكترين ذره نور يك فوتون است و آنقدر كوچك است كه يك لامپ معمولي در يك تريليون ثانيه ميلياردها فوتون آزاد مي‌كند، به رغم ماهيت عجيب و غير قابل تصور اين ذرات كوچك، فن‌آوري‌هاي پيشرفته كوانتومي براي ذخيره و اصلاح اطلاعات به فوتونهاي منفرد و مجزا وابسته است؛ بنابراين با دستيابي به فن‌آوري فشردن نور مي‌توان به اطلاعات جديد و بسيار متفاوت و مفيدي براي ادامه تحقيقات در عرصه علوم مختلف دست پيدا كرد.

 

نتايج اين بررسي در مجله نيچر به چاپ رسيده است.

ادامه مطلب ...
نظرات (0) تاریخ : شنبه 23 اسفند 1393 زمان : 14:08 بازدید : 113 نویسنده : بنیامین فضلی
ترانسفور ماتورهاي برق
ترانسفور ماتورهاي برق
اهمیت ترانسفورماتورها در صنعت برق و شبکه‌هیا صنعتی، برکسی پوشیده نیست. امروزه یکی از ملزومات اساسی در انتقال و توزیع الکتریکی در جهان ترانسفورماتورها، می‌باشند.
ترانسفورماتورها در اندازه‌ها و توان‌های مختلفی جهت تغییر سطح ولتاژ الکتریکی به‌منظور کاهش تلفات ولتاژ در فرآیند انتقال و توزیع انرژی الکتریکی به‌کار می‌روند.

 

اهميت ترانسفورماتورها در صنعت برق و شبكه‌هيا صنعتي، بركسي پوشيده نيست. امروزه يكي از ملزومات اساسي در انتقال و توزيع الكتريكي در جهان ترانسفورماتورها، مي‌باشند.
ترانسفورماتورها در اندازه‌ها و توان‌هاي مختلفي جهت تغيير سطح ولتاژ الكتريكي به‌منظور كاهش تلفات ولتاژ در فرآيند انتقال و توزيع انرژي الكتريكي به‌كار مي‌روند.
در صنعت سيمان، به‌عنوان يكي از مصرف كننده‌هاي بزرگ برق و استفاده از سطوح ولتاژ مختلف در آن، استفاده از ترانسفور ماتورها يكي از اركان اجتناب‌ناپذير مي‌باشد.
در اين مقاله به اختصار ترانسفورماتورها، ساختمان آنها، تعميرات و نگهداري آنها مورد بررسي قرار گرفته است.
● ساختمان ترانسفور ماتور
ترانسفورماتورها را با توجه به كاربرد و خصوصيات آنها مي‌توان به سه دسته كوچك، متوسط و بزرگ دسته‌بندي كرد. ساختمان ترانسفورماتورهاي بزرگ و متوسط به‌دليل مسائل فاظتي و عايق‌بندي و امكانات موجود، نسبت به انواع كوچك آن پيچيده‌تر است. اجزاء تشكيل دهنده يك ترانسفورماتور به شرح زير است:
● هسته‌ ترانسفورماتور
هسته ترانسفورماتور متشكل از ورقه‌هاي نازكي است كه سطح آنها با توجه به قدرت ترانسفور ماتورها محاسبه مي‌شود. براي كم كردن تلفات آهني هسته‌ ترانسفور ماتور را نمي‌توان به‌طور يكپارچه ساخت. بلكه معمولاً آنها را از ورقه‌هاي نازك فلزي كه نسبت به يكديگر عايق هستند، مي‌سازند اين ورقه‌ها از آهن بدون پسماند با آلياژي از سيليسيم (حداكثر ۴.۵ درصد) كه داراي قابليت هدايت الكتريكي و قابليت هدايت مغناطيسي زيادي است ساخته مي‌شوند . زياد بودن مقدار سيليسيم، باعث شكننده شدن ورق‌ها مي‌شود. براي عايق كردن ورق‌هاي ترانسفورماتور، در گذشته از يك كاغذ نازك مخصوص كه در يك سمت اين ورقه چسبانده مي‌شد، استفاده مي‌كردند، اما امروز در هنگام ساختن و نورد اين ورقه‌ەا يك لايه نازك اكسيد فسفات يا سيليكات به ضخامت ۲ تا ۲۰ ميكرون به‌عنوان عايق بر روي آنها ماليده مي‌شود، كه باعث پوشاندن روي ورقه‌ها مي‌گردد. علاوه بر اين، از لاك مخصوصي نيز براي عايق كردن يك طرف ورقه‌ها استفاده مي‌شود. تمامي ورقه‌هاي ترانسفور ماتور داراي يك لايه عايق هستند. در هنگام محاسبه سطح مقطع هسته بايد سطح آهن خالص را منظور كرد. ورقه‌هاي ترانسفور ماتورها را به ضخامت‌هاي ۰.۳۵ و ۰.۵ ميليمتر و در اندازه‌هاي استاندارد مي‌سازند. بايد دقت كرد كه سطح عايق شده‌ٔ ورقه‌هاي ترانسفور ماتور همگي در يك جهت باشند (مثلاً همه به طرف بالا) علاوه بر اين تا حد امكان نبايد در داخل قرقره فضاي خالي باقي بماند. لازم به ذكر است ورقه‌ها با فشار داخل قرقره جاي بگيرند تا از ارتعاش و صدا كردن آنها نيز جلوگيري شود.
● سيم پيچ‌ ترانسفور ماتور
معمولاً براي سيم‌پيچ اوليه و ثانويه ترانسفور ماتور از هادي‌هاي مسي با عايق (روپوش) لاكي استفاده مي‌كنند، كه با سطح مقطع گرد و اندازه‌هاي استاندارد وجود دارند و با قطر آنها مشخص مي‌شوند. در ترانسفور ماتورهاي پرقدرت از هادي‌هاي مسي كه به‌صورت تسمه هستند استفاده مي‌شوند و ابعاد اين گونه هادي‌ها نيز استاندارد است.
سيم پيچي ترانسفور ماتور به اين ترتيب است كه سر سيم‌پيچ‌ها را به‌وسيله روكش عايق‌ها از سوراخ‌هاي قرقره خارج مي‌كنند، تا بدين ترتيب سيم‌ها، قطع (خصوصاً در سيم‌هاي نازك و لايه‌هاي اول) يا زخمي نشوند، علاوه بر اين بهتر است رنگ روكش‌ها نيز متفاوت باشد تا در ترانسفور ماتورهاي داراي چندين سيم پيچ، به‌راحت بتوان سر هم سيم‌پيچ را مشخص كرد. بعد از اتمام سيم‌پيچي يا تعمير سيم‌پيچ‌ها ترانسفور ماتور بايد آنها را با ولتاژهاي نامي خودشان براي كنترل و كسب اطمينان از سالم بودن عايق بدنه و سيم‌پيچ‌هاي اوليه و ثانويه آزمايش كرد.
● قرقره‌ ترانسفور ماتور
براي حفاظت و نگهداري از سيم پيچ‌هاي ترانسفورماتور خصوصاً در ترانسفورماتورهاي كوچك بايد از قرقره استفاده نمود. جنس قرقره بايد از مواد عايق باشد. قرقره معمولاً از كاغذ عايق سخت، فيبرهاي استخواني يا مواد ترموپلاستيك مي‌سازند. قره‌قره‌هائي كه از جنس ترموپلاستيك هستند، معمولاً يك تكه ساخته مي‌شوند ولي براي ساختن قرقره‌هاي ديگر آنها را در چند قطعه تهيه و سپس بر روي همديگر سوار مي‌كنند. بر روي ديواره‌هاي قرقره بايد سوراخ يا شكافي ايجاد كرد تا سر سيم‌پيچ از آنها خارج شود.
اندازه قرقره بايد با اندازهٔ ورقه‌هاي ترانسفورماتور متناسب باشد و سيم‌پيچ نيز طوري بر روي آن پيچيده شود، كه از لبه‌هاي قرقره مقداري پائين‌تر قرار گيرد تا هنگام جا زدن ورقه‌هاي ترانسفور ماتور، لايه‌ٔ روئي سيم پيچ صدمه نبيند. اندازه قرقره‌هاي ترانسفور ماتورها نيز استاندارد هستند، اما در تمام موارد، با توجه به نياز، قرقره مناسب را مي‌توان طراحي كرد.
● نكات قابل توجه قبل از حمل ترانس‌هاي قدرت
پس از پايان مراحل ساخت و انجام موفقيت‌آميز آزمايشات كارخانه‌اي، قبل از جابه‌جائي ترانسفورماتور، از محلي به محل ديگر و قبل از بارگيري بايد اقدامات زير به روي ترانسفور ماتور انجام گيرد، به‌منظور كاهش ابعاد و وزن ترانسفورماتور و نيز از نظر فني و محدوديّت‌هاي ترافيكي، بايد تجهيزات جنبي ترانسفورماتور ”كنسرواتور (منبع انبساط)، بوشينگ‌ها و...“ باز و به‌طور جداگانه بسته‌بندي و آماده حمل گردند. اما خود ترانسفورماتور به طريق زير حمل مي‌گردد.
الف ـ حمل با روغن: ترانسفورماتورهاي كوچك و ترانسفورماتورهائي كه وزن و ابعاد آنها مشكلاتي را از نظر حمل ايجاد نمي‌نمايند، معمولاً با روغن حمل مي‌گردند. در اين حال سطح روغن بايد حدوداً ۱۵ سانتيمتر پايين‌تر از درپوش اصلي (سقف) ترانسفورماتور قرار داشته باشد.
▪ توجه:
فاصله ۱۵ سانتيمتري فوق‌الذكر در مورد كليه ترانسفورماتورها يكسان نبوده و توصيه مي‌شود و به دستورالعمل كارخانه سازنده مراجعه شود.
لازم به ذكر است كه در هنگام حمل روغن، قسمت فعال (Active Part) ترانسفورماتور بايد كاملاً در داخل روغن قرار گيرد.
به‌منظور جلوگيري از نفوذ رطوبت و هوا به داخل ترانسفورماتور، فضاي بين روغن و سقف ترانسفورماتور را با هواي خشك و يا گاز نيتروژن با فشار حدود ۲/۰ بار در هواي ۲۰ درجه پر مي‌كنند. لازم به ذكراست كه گاز نيتروژن بايد كاملاً خشك باشد، در اين حالت با نصب يك محفظه سيليكاژل بسته (آب‌بندي شده) بر روي ترانسفورماتور عمل جذب رطوبت انجام مي‌شود. ضمناً جهت جلوگيري از پاشيدن روغن به داخل سيليكاژل در طول حمل از يك وسيله حفاظتي استفاده مي‌شود.
حمل بدون روغن: ترانسفورماتورهاي بزرگ بدون روغن حمل مي‌گردند. در اين موارد پس از تخليه روغن، ترانسفورماتور را با هواي خشك (داراي رطوبت كمتر از ppmv ۲۵ و نقطه ميعان كمتر از ۶۰ ـ درجه سانتيگراد) يا با نيتروژن (با درجه خلوص ۹.۹۹%) پر مي‌كنند. لازم به ذكر است كه در اين حالت نيز در طول حمل بايد فشار هوا يا نيتروژن به‌طور مرتب كنترل گردد.
▪ نكات قابل توجه و مهم در نصب و قبل از راه‌اندازي:
۱) كنترل ضربه‌نگار
۲) كنترل فشار هوا
۳) كنترل نقطه شبنم و اكسيژن
۴) كنترل استقرار ترانسفورماتور بر روي فوندانسيون
۵) كنترل تجهيزات جنبي ترانسفورماتور شامل بوشينگ، سيستم خنك كننده، رادياتور، فن، پمپ، كنسرواتور و ملحقات آن
۶) سيستم تنفسي
۷) شير اطمينان
۸) ترمومترها شامل ترمومتر روغن (كاليبره كردن ترمومتر) و ترمومتر سيم پيچ
۹) تپ چنجر
۱۰) رله‌بو خهلتس
• روغن ترانسفور ماتور
روغن‌هاي ترانسفور ماتور عمدتاً تركيبات پيچيده‌اي از هيدروكربن‌هاي مشتق از نفت خام مي‌باشند و به جهت دارا بودن خواص مورد نياز، اين نوع روغن‌ها جهت ترانسفورماتورها مناسب‌تر تشخيص داده شده‌اند.
خواص مورد نياز براي روغن‌هاي ترانسفور ماتور به‌طور خلاصه عبارتند از:
▪ عايق كاري الكتريكي
▪ انتقال حرارت
▪ قابليت خاموش كردن قوس‌الكتريكي
▪ پايداري شيميائي
▪ سيل كردن ترانسفورماتور
▪ جلوگيري از خوردگي
▪ در مورد سفارش خريد روغن براي ترانسفورماتورها دو مورد مهم را مدنظر قرار مي‌دهيم.
▪ انتخاب نوع روغن ترانسفورماتور
نوع روغن و كيفيت آن، براساس طراحي ترانسفورماتورها مي‌باشد. به‌عنوان مثال در يكي از بررسي‌ها نوعي چسب كه در داخل ترانسفورماتور به‌كار برده شده بود توسط روغن ترانس حل گرديد و باعث شد كه ذرات چسب داخل روغن پراكنده شود و منجر به كاهش دي‌الكتريك روغن گردد. مورد ديگري كه مورد آزمايش قرار گرفت، اين بود كه كاتاليزور مس و آهن باعث از بين بردن روغن تشخيص داده شده است. بنابراين نوع ترانسفورماتور و مواد به كار رفته در آن درتعيين نوع و كيفيت روغن آن تأثير زيادي دارد.
● آلودگي روغن ترانفسورماتورها:
به‌طور كلي دو نوع آلودگي اصلي در روغن ترانسفور ماتورها عبارتند از:
۱) مواد معلق در روغن
۲) آب
۳) اكسيداسيون روغن
پس از شناسائي مؤلفه‌هاي روغن با آزمايش‌هاي مختلف، تصميم به تصفيه يت تعويض روغن اتخاذ مي‌گردد.
به‌طور كلي ۳ نوع آزمايش كلي بر روي روغن ترانسفورماتور انجام مي‌گيرد كه عبارتند از:
۱) آزمون‌هاي فيزيكي
۲) آزمون‌هاي شيميائي
۳) آزمون‌هاي قسمت‌هاي الكتريكي
برخي از آزمايش‌هائي كه بايد روي روغن ترانسفورماتورها، انجام گيرد در زير آمده است.
۱) تست اسيديته
۲) تست گازهاي حل شده در روغن
۳) تست كشش سطحي
۴) تست بي‌فنيل پلي كلريد (pcb)
● تست ولتاژ شكست:
روغن ترانسفورماتورها معمولاً بايد داراي ضريب شكست بيشتر از ۵۰ كيلو ولت باشند، كه با انجام آزمايش ولتاژ شكست، نسبت به اندازه‌گيري آن اقدام مي‌گردد. اگر اين شاخص تا حد مشخصي كمتر از ۵۰ كيلو ولت باشد مي‌توان با تصفيه روغن موجود آن را اصلاح كرد، در غير اين صورت بايد نسبت به تعويض روغن اقدام نمود.
● آناليز گاز كروماتورگرافي:
با توجه به اينكه مولكول‌هاي روغن از تركيبات هيدروكربن ساخته شده‌اند، حرارت يا شكست الكتريكي مي‌تواند باعث شكست مولكول‌هاي روغن و توليد گازهاي قابل اشتعالي مثل متان، اتيلن، اتان و ساير گازها شود، كه در دراز مدت انفجار ترانسفورماتور را در پي خواهد داشت. تحليل گاز كروماتوگرافي به اندازه‌گيري ميزان گازهاي توليد شده در روغن ترانسفورماتور و آناليز آنها مي‌پردازد.
● تكنولوژي ساخت
ساخت ترانسفورماتورهاي فشار قوي فاقد روغن، در طول عمر يكصد ساله ترانسفور ماتورها، يك انقلاب محسوب مي‌شود. ايده استفاده از كابل با عايق پليمر پلي‌اتيلن، به‌جاي هادي‌هاي مسي داراي عايق كاغذي از ذهن يك محقق سوئدي به نام پرفسور ”Mats lijon“ تراوش كرده است.
تكنولوژي استفاده از كابل به‌جاي هادي‌هادي مسي داراي عايق كاغذي، نخستين بار در سال ۱۹۹۸ در يك ژنراتور فشار قوي به‌نام ”Power Former“ به‌كار گرفته شد. در اين ژنراتور بر خلاف سابق كه از هادي‌هاي شمشي (مستطيلي) در سيم‌پيچي استاتور استفاده مي‌شد، از هادي‌هاي گرد استفاده شده است. همان‌طور كه از معادلات ماكسول استنباط مي‌شود، هادي‌هاي سيلندري، توزيع ميدان‌الكتريكي متقارني دارند. بر اين اساس ژنراتوري مي‌توان ساخت كه برق را با سطح ولتاژ شبكه توليد كند به‌طوري كه نياز به ترانسفورماتور افزاينده نباشد. در نتيجه اين كار، تلفات الكتريكي به ميزان ۳۰ درصد كاهش مي‌يابد.
در يك كابل پليمري فشار قوي، ميدان الكتريكي در داخل كابل باقي مي‌ماند و سطح كابل داراي پتانسيل زمين مي‌باشد. در عين حال ميدان مغناطيسي لازم براي كار ترانسفورماتور تحت تأثير عايق كابل قرار نمي‌گيرد. در يك ترانسفورماتور خشك، با استفاده از تكنولوژي كابل، امكانات تازه‌اي براي بهينه كردن طراحي ميدان‌هاي الكتريكي و مغناطيسي، نيروهاي مكانيكي و تنش‌هاي گرمائي فراهم كرده است.
در فرآيند تحقيقات و ساخت ترانسفورماتور خشك، در مرحله نخست يك ترانسفورماتور آزمايشي تك فاز با ظرفيت ۱۰ مگا ولت‌آمپر (Dry former)، طراحي، ساخته و آزمايش گرديد.
”Dry former“ اكنون در سطح ولتاژهاي از ۳۶ تا ۱۴۵ كيلوولت و ظرفيت تا ۱۵۰ مگاولت آمپر وجود دارد.
● ويژگي‌هاي ترانسفورماتورهاي خشك
با پيشرفت تكنولوژي امكان ساخت ترانسفورماتورهاي خشك با بازدهي بالا فراهم شده است.
ترانسفورماتور خشك داراي ويژگي‌هاي منحصر به فردي است از جمله:
۱) به روغن براي خنك شدن، يا به‌عنوان عايق الكتريكي نياز ندارد. سازگاري اين نوع ترانسفورماتور با طبيعت و محيط زيست يكي از مهمترين ويژگي‌هاي مهم آن است. به‌دليل عدم وجود روغن، خطر آلودگي خاك و منابع آب زيرزميني و همچنين احتراق و خطر آتش‌سوزي كم مي‌شود.
با حذف روغن و كنترل ميدان‌هاي الكتريكي كه در نتيجه آن خطر ترانسفورماتور از نظر ايمني افراد و محيط زيست كاهش يافته است. امكانات تازه‌اي را از نظر محل نصب ترانسفورماتور فراهم كرده است. به اين ترتيب امكان نصب ترانسفورماتور خشك در نقاط شهري و جاهائي كه از نظر زيست محيطي حساس هستند، وجود دارد.
۲) در ترانسفورماتور خشك به‌جاي بوشينگ چيني در قسمت‌هاي انتهائي از عايق سيليكن را بر (Silicon rubber) استفاده مي‌شود. به اين ترتيب خطر ترك خوردن چيني بوشينگ و نشت بخار روغن از بين مي‌رود.
۳) كاهش مواد قابل اشتعال، نياز به تجهيزات گسترده آتش‌نشاني را كاهش مي‌دهد. بنابراين از اين دستگاه‌ها در محيط‌هاي سرپوشيده و نواحي سرپوشيده شهري نيز مي‌توان استفاده كرد.
۴) با حذف روغن در ترانسفورماتور خشك، نياز به تانك‌هاي روغن، سنجه سطح روغن، آلارم گاز و ترمومتر روغن كاملاً از بين مي‌رود. بنابراين كار نصب آسان‌تر شده و تنها شامل اتصال كابل‌ها و نصب تجهيزات خنك كننده خواهد بود.
۵) از ديگر ويژگي‌هاي ترانسفورماتور خشك، كاهش تلفات الكتريكي است. يكي از راه‌هاي كاهش تلفات و بهينه كردن طراحي ترانسفورماتور، نزديك كردن ترانسفورماتور به محل مصرف انرژي تا حد ممكن است تا از مزاياي انتقال نيرو به قدر كافي بهره‌برداري شود. با به‌كارگيري ترانسفورماتور خشك اين امر امكان‌پذير است.
۶) اگر در پست، مشكل برق پيش آيد، خطري متوجه عايق ترانسفور ماتور نمي‌شود. زيرا منبع اصلي گرما يعني تلفات در آن توليد نمي‌شود. به‌علاوه چون هوا واسطه خنك شدن است و هوا هم مرتب تعويض و جابه‌جا مي‌شود، مشكلي از بابت خنك شدن ترانسفورماتور بروز نمي‌كند.
سيستم نمايش و مديريت ترانسفورماتورها (TMMS)
سيستم TMMS (Transformer Monitoring Management System فارادي يك سيستم نمايش و مديريت ترانسفورماتور است.
سيستم TMMS براساس جمع‌آوري اطلاعات بحراني بهره‌برداري ترانسفورماتور و تجزيه و تحليل آنها عمل مي‌نمايد.
سيستم TMMS با تجزيه و تحليل اطلاعات قادر خواهد بود كه ضمن تفسير عملكرد ترانسفورماتور عيب‌هاي آن را تشخيص داده و اطلاعات لازم براي تصميم‌گيري را در اختيار بهره‌بردار قرار دهد.
اطلاعات بهره‌برداري كه براي فرآيند نمايش و مديريت ترانسفورماتورها مورد نياز بوده و توسط سنسورهاي مخصوص جمع‌آوري مي‌گردند به شرح زير مي‌باشند.
● گازهاي موجود در روغن‌ ترانسفورماتورهمراه با ئيدران
▪ آب موجود در روغن ترانسفورماتور همراه با Acquaoil ۳۰۰
▪ جريان بار ترانسفورماتور
▪ دماي نقاط مختلف ترانسفورماتور
▪ وضعيت تپ جنچر ترانسفورماتور
▪ سيستم خنك كنندگي ترانسفورماتور
اطلاعات بهره‌برداري فوق جمع‌آوري شده و به‌همراه ساير اطلاعات موجود به‌طور مستمر تجزيه و تحليل شده تا بتوانند اطلاعات زير را درباره وضعيت بهره‌برداري ترانسفورماتور تهيه نمايند.
▪ شرايط عمومي و كلي ترانسفورماتور
▪ ظرفيت بارگيري ترانسفورماتور
▪ ميل و شدت توليد گاز و جباب در داخل روغن ترانسفورماتور
▪ ملزومات نگهداري ترانسفورماتور
سيستم TMMS فارادي را مي‌توان براي ترانسفورماتورهاي موجود به‌كار برد و همچنين مي‌توان آن را در ساختمان ترانسفورماتورهاي جديد طراحي و نصب نمود.
ارتقاء سيستم TMMS فارادي با افزودن سنسورهاي اضافي مي‌توانيد باعث ارتقاء عملكرد آن براي مواد زير گرديد.
▪ حداكثر نمودن ظرفيت بارگذاري ترانسفورماتور براي بهره‌برداري اقتصادي و بهينه
▪ تشخيص عيب و توصيه راه حل در ترانسفورماتورها
▪ مديريت عمر ترانسفورماتور و افزايش آن
▪ تكميل و توسعه فرايند و عملياتي مديريت ترانسفورماتورها با كمك اطلاعات اضافي تهيه شده در زمان حقيقي
▪ كاهش و حذف خروجي ترانسفورماتورها به‌صورت برنامه‌ريزي شده و يا ناشي از خطا
▪ آشكارسازي علائم اوليه پيدايش خطا در ترانسفورماتورها
▪ نمايش مراحل تكامل و شكل‌گيري شرايط پيدايش خطا
● ترانسفورماتورها سازگار با هارمونيك ترانسفورماتورهاي عامل K
هارمونيك‌هاي توليد شده توسط بارهاي غير خطي مي‌توانند مشكلات حرارتي و گرمائي خطرناكي را در ترانسفورماتورهاي توزيع استاندارد ايجاد نمايند. حتي اگر توان بار خيلي كمتر از مقدار نامي آن باشد، هارمونيك‌ها مي‌توانند باعث گرماي بيش از حد و صدمه ديدن ترانسفورماتورها شوند. جريان‌هاي هارمونيكي تلفات فوكو را به شدت افزايش مي‌دهند. به‌همين دليل سازنده‌ها، ترانسفورماتورهاي تنومندي را ساخته‌اند تا اينكه بتوانند تلفات اضافي ناشي از هارمونيك‌ها را تحمل كنند. سازنده‌ها براي رعايت استاندارد يك روش سنجش ظرفيت، به‌نام عامل K را ابداع كرده‌اند. عامل K نشان دهنده مقدار افزايش در تلفات فوكو است. بنابراين ترانسفورماتور عامل K مي‌تواند باري به اندازه ظرفيت نامي ترانسفورماتور را تغذيه نمايد مشروط بر اينكه عامل K بار غير خطي تغذيه شده برابر با عامل K ترانسفورماتور باشد. مقادير استاندارد عامل K برابر با ۴، ۹، ۱۳، ۲۰، ۳۰، ۴۰، ۵۰ مي‌باشند. اين نوع ترانسفورماتورها عملاً هارمونيك را از بين نبرده تنها نسبت به آن مقاوم مي‌باشند.
ترانسفورماتور (HMT (Harmonic Mitigating Transformer نوع ديگري از ترانسفورماتورهاي سازگار با هارمونيك ترانسفورماتورهاي HMT هستند كه از صاف شدن بالاي موج ولتاژ بهواسطه بريده شدن آن جلوگيري مي‌كند HMT، طوري ساخته شده است كه اعو جاج ولتاژ سيستم و اثرات حرارتي ناشي از جريان‌هاي هارمونيك را كاهش مي‌دهد. HMT اين كار از طريق حذف فلوها و جريان‌هاي هارمونيكي ايجاد شده توسط بار در سيم پيچي‌هاي ترانسفورماتور انجام مي‌دهد.
چنانچه شبكه‌هاي توزيع نيروي برق مجهز به ترانسفورماتورهاي HMT گردند مي‌توانند همه نوع بارهاي غير خطي (با هر درجه از غير خطي بودن) را بدون اينكه پيامدهاي منفي داشته باشند، تغذيه نمايند. به همين دليل در اماكني كه بارهاي غير خطي زياد وجود دارد از ترانسفورماتور HMT به صورت گسترده استفاده مي‌شود.
● مزاياي ترانسفورماتور HMT
▪ مي‌توان از عبور جريان مؤلفه صفر هارمونيك‌ها (شامل هارمونيك‌هاي سوم، نهم و پانزدهم) در سيم پيچ‌ اوليه، از طريق حذف فلوي آنها در سيم پيچي‌هاي ثانويه جلوگيري كرد.
ترانسفورماتورهاي HMT با يك خروجي در دو مدل با شيفت فازي متفاوت ساخته مي‌شوند. وقتي كه هر دو مدل با هم به‌كار مي‌روند، مي‌توانند جريان‌هاي هارمونيك پنجم، هفتم، هفدهم و نوزدهم را در قسمت‌ جلوئي شبكه حذف كنند.
▪ ترانسفورماتورهاي HMT با دو خروجي مي‌توانند مؤلفه متعادل جريان‌هاي هارمونيك پنجم، هفتم، هفدهم و نوزدهم را در داخل سيم پيچي‌هاي ثانويه حذف كنند.
▪ ترانسفورماتورهاي HMT با سه خروجي مي‌توانند مؤلفه‌ متعادل جريان‌هاي هارمونيك پنجم، هفتم، يازدهم و سيزدهم را در داخل سيم پيچي ثانويه حذف كنند.
▪ كاهش جريان‌هاي هارمونيكي در سيم‌پيچي‌هاي اوليه HMT باعث كاهش افت ولتاژهاي هارمونيكي و اعو جاج مربوطه مي‌شود.
كاهش تلفات توان به‌علت كاهش جريان‌هاي هارمونيكي به‌عبارت ديگر ترانسفورماتور HMT باعث ايجاد اعو جاج ولتاژ خيلي كمتري در مقايسه با ترانسفورماتورهاي معمولي يا ترانسفورماتور عامل K مي‌شود.

منبع: مركز تحقيقات و فناوري اتوماسيون

ادامه مطلب ...
نظرات (0) تاریخ : شنبه 23 اسفند 1393 زمان : 14:08 بازدید : 129 نویسنده : بنیامین فضلی

باتری خورشیدی

باتری خورشیدی وسیله ای است كه انرژی خورشیدی را به انرژی الكتریكی تبدیل می كند. باتری های خورشیدی (پر بازده) كه شما از فروشگاه های لوازم الكتریكی می خرید از سیلیكون فرآوری شده ساخته می شود. برای ساخت آن كارخانه بزرگ، دمای بالا، ابزارهای خلاء و هزینه زیادی لازم است.

باتری خورشیدی

اگر ما نسبت به بازده باتری زیاد حساس نباشیم می توانیم با وسایل آشپزخانه و ابزار فروشی محل، یك باتری خورشیدی ساده بسازیم.

باتری خورشیدی ما (به جای سیلیكون) از اكسید مس ساخته می شود. اكسید مس یكی از اولین مواد شناخته شده ای بود كه پدیده فوتوالكتریك را نشان می داد (پدیده فوتوالكتریك: پدیده ای كه در آن نور باعث برقراری جریان الكتریكی می شود).

فكر در مورد ماهیت پدیده فوتوالكتریك منجر به این شد كه آلبرت انیشتین جایزه نوبل فیزیك را در یافت نماید.

 

توصیه می شود برای این فعالیت پژوهشی اولیاء محترم نیز كمك كنند.

برای ساخت این پروژه به وسایل زیر نیاز دارید: ١- ورق مسی به مساحت حدودی ٤٠٠ سانتیمتر مربع ٢- دو سیم سوسماری ٣- یك میكروآمپرسنج كه بتواند جریان هایی بین ١٠ تا ٥٠ میكروآمپر اندازه بگیرد. ٤- اجاق برقی با توان حدودی ١٠٠٠ وات. اجاق گازی برای این كار مناسب نیست. ٥- یك بطری پلاستیكی شفاف كه شما بتوانید سر آن را ببرید. یك بطری ٢ لیتری (یا بزرگتر) مناسب است. ٦- نمك آشپزخانه . ٧- آب شیر ٨- سنباده یا برس سیمی ٩- قیچی ورق بر برای بریدن ورق مسی

گرمكنی كه ما انتخاب كرده ایم شبیه این است.

باتری خورشیدی

ابتدا ورق مسی را به اندازه ای ببرید كه تقریباً برابر گرمكن شود. دستتان را بشویید تا چربی یا روغن نداشته باشد. سپس ورق مسی را با صابون یا تمیزكننده بشویید تا از چربی و روغن پاك شود. به كمك سنباده یا برس سیمی ورق مسی را تمیز كنید، تا هیچ سولفید یا زنگ زدگی بر روی آن باقی نماند.

سپس ورق مسی تمیز و خشك را رو گرمكن قرار دهید و آن را روشن كنید.

باتری خورشیدی

در حین گرم شدن، شما طرح های اكسید شدن را (كه در حال شكل گرفتن هستند) می بینید . رنگ های نارنجی، ارغوانی و قرمز سطح مس را می پوشاند.

باتری خورشیدی

هرچه مس گرم تر می شود، رنگ ها با پوشش تیره تر اكسید مس جایگزین می شود. زیاد عجله نداشته باشید، این اكسیدی نیست كه ما می خواهیم، اما به تدریج، رنگ های قرمز، نارنجی، صورتی و ارغوانی ظاهر می شوند كه لایه های زیرین اكسید مس را در بر دارد.

باتری خورشیدی

هنگامی كه گرمكن سرخ می شود، آخرین نقطات رنگی نیز از بین می روند.

باتری خورشیدی

وقتی گرمكن كاملاً سرخ می شود، ورق مسی با لایه تیره رنگ اكسید مس پوشیده می شود. اجازه دهید این وضعیت برای نیم ساعت ادامه یابد، تا پوشش سیاه رنگ ضخیم شود. این موضوع حائز اهمیت است.

باتری خورشیدی

پس از نیم ساعت، گرمكن را خاموش كنید. اجازه دهید مس داغ بتدریج سرد شود. اگر آن را سریع سرد كنید، اكسید سیاه به مس می چسبد.

باتری خورشیدی

در حین سرد شدن، ورق مسی كمی چروك می خورد. اكسید مس نیز چروك می خورد. اما آنها به یك میزان منقبض (چروك) نمی خورند، این باعث می شود اكسید مس پوسته_ پوسته شود.

باتری خورشیدی

مقدار كمی از پوسته های سیاه از سطح ورق مسی (تا چند سانتیمتر) پرتاب می شوند.

باتری خورشیدی

وقتی مس سرد شده و به دمای اتاق می رسد (این حدود ٢٠ دقیقه طول می كشد)، اغلب اكسید سیاه رنگ رفته اند. با قرار دادن زیر آب جاری و مالش دست، اغلب تكه های ریز نیز بر طرف می شوند. برای برداشتن تمام نقاط سیاه زیاد وسواس نداشته باشید. این ممكن است اكسید مس قرمز رنگ را خراب كند. ما برای عملكرد درست باتری به آن نیاز داریم.

 

باقی كار آسان و سریع خواهد بود.

یك ورق مسی (به ابعاد حدودی ورق اولی) ببرید. هر دو ورق را به نرمی خم كنید تا داخل بطری پلاستیكی (بدون تماس با یكدیگر) قرار گیرند.

 

دو سیم سوسماری را به دو ورق مسی وصل كنید. سیمی كه به صفحه مسی تمیز وصل است را به سر مثبت میلی آمپرسنج متصل كنید. سیمی كه به صفحه اكسید مس وصل است را به سر منفی میلی آمپرسنج متصل كنید.

حال دو قاشق سوپ خوری نمك را در مقداری آب گرم حل نمایید. آب نمك را هم بزنید تا نمك حل شود. سپس با احتیاط آب نمك را در ظرف بریزید. آب نمك نباید تمام سطح ورق ها مسی را بپوشاند. حدود سه سانتیمتر از ورق داخل آب نمك قرار گیرد.

باتری خورشیدی

تصویر بالا باتری خورشیدی را در سایه نشان می دهد. دقت كنید آمپرسنج جریان ٦ میكروآمپر را نشان می دهد.

باتری خورشیدی در سایه و تاریكی نیز برق تولید می كند و معمولاً می تواند جریانی در حدود میكروآمپر را برقرار نماید.

تصویر زیر باتری خورشیدی را در نور خورشید نشان می دهد.

باتری خورشیدی

دقت كنید آمپر سنج جریانی در حدود ٣٣ میكروآمپر را نشان می دهد. اگر همه چیز خوب انجام شود تا ٥٠ میكروآمپر را نیز می توانید اندازه بگیرید.

 

نكته ای در مورد توان

 این باتری می تواند ٥٠ میكروآمپر در ولتاژ ٢.٥ ولت ایجاد كند. این معادل ٠.٠٠٠٠١٢٥ وات (١٢.٥ میكرو وات) است. بنابراین انتظار نداشته باشید كه باتری لامپی را روشن كند یا دستگاهی را با آن به كار اندازید. این وسیله را می توان صرفاً برای آشكار سازی یا اندازه گیری نور استفاده نمود. اگر بخواهید انرژی خانه تان را با آن تامین كنید لازم است ابعاد صفحه مسی در حد چند ده هزار متر مربع باشد!

 

این دستگاه چگونه كار می كند؟

 اكسید مس نوعی از ماده است كه به آن نیمه هادی می گویند. هدایت الكتریكی نیمه هادی بین ماده رسانا و ماده نارسانا می باشد.

در نیمه رسانا، بین الكترون هایی كه مقید به هسته هستند و الكترو نهایی كه دور از اتم قرار دارند (و آزادانه حركت می كنند و نقش هدایتی دارند) فاصله انرژی وجود دارد كه به آن نوار شكاف می گویند.

الكترون ها نمی توانند در نوار شكاف قرار داشته باشند. به عبارت دیگر، یك الكترون نمی تواند با دریافت انرژی كمی از قید هسته اتم جدا شده و به نوار شكاف برود. بنابراین، یك الكترون بایستی به اندازه كافی انرژی بدست بیاورد تا بتواند از هسته دور شده و خارج نوار شكاف برود.

به همین نحو، یك الكترون در خارج نوار شكاف نمی تواند مقدار كمی انرژی از دست دهد و بر اثر آن كمی به هسته نزدیك گردد. بلكه الكترون باید به اندازه كافی انرژی از دست دهد تا بتواند از نوار شكاف عبور نموده و به محلی كه الكترون ها اجازه حركت دارند برسد.

 

وقتی نور خورشید به الكترون های اكسید مس می تابد، تعدادی از الكترون های به اندازه كافی انرژی (از نور خورشید) دریافت می كنند تا از نوار شكاف عبور نموده و تبدیل به الكترون آزاد می شوند.

الكترون آزاد به آب نمك وارد می شود و سپس از طریق ورق مسی تمیز وارد آمپرسنج می شود و از آنجا مجدداً به ورق اكسید مس باز می گردد.

 

وقتی الكترون از آمپرسنج عبور می كند بر روی عقربه آن كار انجام می دهد. وقتی سایه ای بر روی باتری خورشیدی می افتد، الكترون های كمتری از آمپرسنج عبور می كند و عقربه كمی منحرف می شود.

ادامه مطلب ...
نظرات (0) تاریخ : شنبه 23 اسفند 1393 زمان : 14:07 بازدید : 135 نویسنده : بنیامین فضلی
ديدن اجسام از پشت موانع، يكي از آرزوهاي بشر در طول تاريخ محسوب مي‌شود. به تازگي فيزيك‌دانان موفق شده‌اند با پيش‌بيني الگوي پراكندگي پرتوهاي نور عبوري از مواد مات، تصوير اجسام پشت آنها را بازسازي كنند.

بهنوش خرم‌روز: شايد فكر كنيد فناوري تازه رويت اجسام از پشت اجسام كدر همان استفاده از پرتوهاي ايكس باشد، اما اين طور نيست. اين روش، راه تازه‌اي است كه براي انتقال تصاوير ساده از ميان اشيا كدر با استفاده از نور معمولي پيدا شده است. فيزيكدانان از اين روش براي انتقال تصوير از ميان شيشه‌اي كه با رنگ پوشانده شده استفاده مي‌كنند.


هر جسمي يا شفاف است، يا كدر محسوب مي‌شود،‌ يعني ما نمي‌توانيم از پشتش چيزي ببينيم؛ و يا كمي مات است و مي‌تواند بعضي نورها را از خود عبور بدهد. با اين حال،‌ نور هنگام عبور از شبكه‌بندي اتمي اين مواد مات، پراكنده مي‌شود و فيزيكدانان معتقدند همين مسئله،‌ نكته كاربردي براي ديدن اشيا از پشت اجسام كدر است.


به گزارش نيوساينتيست، در سال 2007/ 1386 آزمايشي براي تمركز نور و عبور آن از پوست تخم‌مرغ و دندان انسان ترتيب داده شد كه نشان داد چنين كاري عملي نيست. اما اين بار فيزيكداني به نام سيلوين گيگان با همكارانش در موسسه فيزيك و شيمي صنعتي پاريس،‌ موفق شده براي اولين بار تصاوير ساده را از اجسام كدر عبور دهد به طوري كه در طرف ديگر بتوان تصوير را ديد.


رسيدن به تصوير
اين گروه با معكوس كردن فرايند پراكنده شدن نور،‌ توانستند از نوري كه از لايه‌هاي رنگي و كدر عبور كرده بود، تصوير را بازسازي كنند. فرايند پراكندگي نور پيچيده است، ‌اما پيش‌بيني‌پذير هم هست،‌ چون يك موج نوري مشخص هميشه يكسان پراكنده مي‌شود.


نحوه‌اي كه هر شي نور را پراكنده مي‌كند به عنوان ماتريس انتقال آن شي شناخته مي‌شود. به گفته گيگان، اگر لايه رنگ را به عنوان يك ماز براي نور در نظر بگيريم،‌ آن وقت مي‌توان ماتريكس انتقال شي را به صورت نقشه در نظر گرفت.


گروه گيگان با 1000 بار تاباندن باريكه‌هاي ليزر ضعيف،‌ توانستند ماتريكس انتقال شيشه رنگ‌شده خودشان را به دست بياورند،‌ بدين صورت كه شكل باريكه ليزر را هر بار با استفاده از يك تعديل‌كننده نور فاصله‌اي تغيير مي‌دادند.


تعديل‌كننده نور فاصله‌اي همان دستگاهي است كه براي كنترل نور خروجي ويدئو پروژكتور به كار مي‌رود. در طرف ديگر شيشه كدر هم يك دوربين‌ ديجيتال الگوهاي متفاوت پراكندگي نوري كه در هر زمان توليد مي‌شود را تشخيص مي‌دهد. با مقايسه آن‌چه دوربين با اعمال تغييرات روي باريكه ليزر مي‌بيند، ماتريكس انتقال شي با رنگي كه دارد محاسبه مي‌شود.


تصوير نامرئي
بدين ترتيب،‌ اگر يك تصوير ساده به شيشه رنگي تابانده شود، يك فرد عادي مي‌تواند تنها درخششي را در آن حس كند. اما با دانستن ماتريس انتقال، اين گروه مي‌توانند كد رد كم‌نور و نامشخصي كه به دوربين ديجيتال مي رسد را شناسايي كنند و به تصوير مورد نظر برسند.


گيگان در اين مورد مي‌گويد: « وقتي ماتريس انتقال شناخته شده باشد، بازسازي تصوير به سرعت عملي مي‌شود. بدين ترتيب ما مي‌توانيم به تصويري را كيفيت برسيم.»


با اين حال تصاويري كه در اين آزمايش‌ها مورد استفاده قرار گرفتند بسيار ساده بودند و هنوز تا رسيدن به امكان انتقال تصاوير جالب زمان زيادي مانده است. تصاوير به كار رفته 256 پيكسلي بودند و با بالا بردن پيكسل‌ها،‌ كيفيت تصوير بازسازي شده به سرعت كاهش مي‌يابد چون نسبت سيگنال به نويز كاهش مي‌يابد. با اين وجود به گفته گيگان هنوز جا براي پيشرفت با مطالعات بيشتر در اين زمينه وجود دارد.


كساني كه آزمايش 2007/ 1386 را ترتيب داده بودند، الارد موسك و همكارش ولكوپ در هلند، بسيار تحت تاثير نتايج اين مطالعه قرار گرفته‌اند. آن‌ها مي‌گويند:‌ » ما مي‌توانيم ببينيم كه اين مطالعه آغاز راهي بلند و جذاب است.» موسك هم در تاييد نظر گيگان مي‌گويد: « با اين كه در حال حاضر اين تكنيك براي تصاوير 256 پيكسلي جواب مي‌دهد،‌ اما گروه‌هاي ديگر در سراسر جهان مي‌توانند با الهام از اين كار تصاوير بزرگ‌تر و پيچيده‌تري را از اجسام كدر عبور بدهند.»

ادامه مطلب ...
نظرات (0) تاریخ : شنبه 23 اسفند 1393 زمان : 14:06 بازدید : 151 نویسنده : بنیامین فضلی
آيا مي‌دانيد در دماي صفر مطلق (273 – سانتي‌گراد) چه اتفاقاتي مي‌افتد؟ چرا دست‌يابي به اين دما هيچ وقت در عمل امكان‌پذير نيست و چه نقاط يا اجرامي در زمين،‌ يا حتي دنيا وجود دارند كه به اين دما نزديكند؟

بهنوش خرم‌روز:‌ حتما درباره صفر مطلق شنيده‌ايد، تقريبا 273 درجه سانتي‌گراد زير صفر. آيا مي‌دانيد در اين دماي خاص چه اتفاقاتي مي‌افتد؟ چرا دست‌يابي به اين دما هيچ وقت در عمل امكان‌پذير نبوده است؟ و چه نقاط يا اجرامي در زمين،‌ يا حتي دنيا وجود دارند كه به اين دما نزديكند؟

در واقع به نظر مي‌رسد كه هنوز هم ما جواب اين سوال‌ها را كامل نمي‌دانيم، زيرا اتفاقاتي كه در اين دما مي‌افتند، هم‌چنان شگفت‌انگيز و غافل‌گيركننده است. براي نمونه،‌ هفته پيش دانشمندان اعلام كرده‌اند كه مولكول‌هاي گاز بسيار سرد شده ‌مي‌توانند تا صد بار بيشتر از مولكول‌هاي گاز در دماي اتاق، واكنش شيميايي داشته باشند.

به گزارش نيوساينتيست، در آزمايش‌هايي كه در دماي نزديك به دماي اتاق صورت مي‌گيرند،‌ واكنش‌هاي شيميايي با كاهش دما كندتر مي‌شوند. اما اخيرا دانشمندان متوجه شده‌اند كه در دماي نزديك به صفر مطلق (15/273- سانتي‌گراد يا صفر درجه كلوين) تبادل اتم‌ها كماكان انجام مي‌گيرد و اين امر، باعث ايجاد اتصالات شيميايي جديد در اين فرايد مي‌شود. به نظر مي‌رسد اين فرايند مديون تاثيرات خارق‌العاده كوانتومي است كه قابليت‌هاي مولكول‌ها را در دماي پايين افزايش مي‌دهد.

به گفته دبورا جين از دانشگاه كلرادو‌ كه مقاله‌اي در مورد اين يافته جديد منتشر كرده،‌ شايد خيلي منطقي به نظر برسد كه انتظار نداشته باشيم در صفر مطلق اثري از واكنش‌هاي شيميايي باشد، اما در واقع اين طور نيست و در اين دما واكنش‌هاي فراواني صورت مي‌گيرد.

اما چرا دست يافتن به دماي صفر مطلق غيرممكن است؟
از نظر عملي، اين كار نياز به اين دارد كه گرماي گاز را بگيريد؛‌ اما هر چه دما را پايين بياوريد،‌ گرماي بيشتري را بايد از گاز بگيريد. در واقع براي رسيدن به صفر مطلق بايد اين كار را تا بي‌نهايت ادامه داد. در زبان كوانتوم، بايد به سراغ اصل عدم قطعيت هايزنبرگ برويم كه مي‌گويد هر چه دقيق‌تر در مورد سرعت يك ذره بدانيم،‌ كم‌تر در مورد موقعيت آن خواهيم دانست و برعكس. بنابراين اگر مي‌دانيد كه اتم‌هايتان در آزمايش‌تان وجود دارند،‌ بايد تاحدي نسبت به سرعت حركت آن‌ها و اين كه بالاي صفر مطلق هستند يا نه، نامطمئن باشيد،‌ مگر اين كه وسعت آزمايش شما به اندازه كل هستي باشد!

فكر مي‌كنيد سردترين جاي منظومه شمسي ما كجاست؟
سردترين جايي كه تا به حال در منظومه شمسي ما پيدا شده، روي كره ماه است. سال گذشته، ماهواره اكتشافي ماه ناسا، دماي گودال هميشه در سايه‌اي را در قطب جنوب ماه اندازه‌گيري كرد: 240- درجه سانتي‌گراد. اين دما حتي از دماي اندازه‌گيري شده براي پلوتو كه فاصله‌اش از خورشيد 40 برابر فاصله زمين از خورشيد است نيز 10 درجه سردتر است.

فكر مي‌كنيد سردترين جرم طبيعي دنيا چه چيزي باشد؟


سردترين جاي شناخته شده دنيا، قلب سحابي بومرنگ است كه در منظومه قنطورس قرار گرفته و پنج‌هزار سال نوري با ما فاصله دارد. دانشمندان در سال 1997/ 1376 گزارش كردند كه گازهاي به جا مانده از يك ستاره مركزي در حال مرگ، با سرعت خبره‌كننده‌اي جارو مي‌شوند و آن ناحيه از فضا تا دماي يك درجه كلوين سرد شده است، يعني تنها يك درجه گرم‌تر از دماي صفر مطلق. معمولا آثار به جا مانده از تشعشعات حاصل از انفجار بزرگ، يا همان تابش ريزموج زمينه كيهاني، ابرهاي گازي موجود در فضا را تا 2.7 كلوين گرم مي كند. اما انبساط سحابي بومرنگ نوعي يخچال كيهاني پديد آورده كه باعث مي‌شود گازها سرماي غيرعادي خود را همچنان حفظ كنند و گرم‌تر از اين نشوند.

با اين حساب، سردترين جسم موجود در فضا چيست؟
اگر ماهواره‌هاي مصنوعي را هم به حساب بياوريد، ‌هنوز اجرام سردتري هم پيدا مي‌شود. برخي ابزار موجود در تلسكوپ فضايي پلانك متعلق به آژانس فضايي اروپا،‌ كه ارديبهشت ماه 1388 به فضا پرتاب شد، تا دماي 0.1 كلوين سرد شده‌اند تا پارازيت‌هاي ريزموجي را كه ممكن است ديد ماهواره را مختل نمايند،‌ متوقف كنند. محيط فضا، در تركيب با سيستم‌هاي خنك‌كننده مكانيكي و سرمازاهايي كه از گازهاي هليوم و هيدروژن استفاده مي‌كردند، طي چهار مرحله متوالي توانستند سردترين جرم فضا را در 0.1 كلوين نگه دارند.

كم‌ترين دمايي كه در آزمايشگاه‌ها به آن دست يافته‌ايم، چه قدر بوده است؟
با همه آن‌چه گفته شد، ركورد كم‌ترين دما متعلق به يك آزمايشگاه روي سياره زمين است. در سال 2003/ 1382 دانشمندان موسسه فناوري ماساچوست (ام.آي.تي) اعلام كردند كه ابري از اتم‌هاي سديم را تا 0.45 نانوكلوين سرد كرده‌اند، كه اين رقم ركورد را شكست. پيش از آن،‌ در سال 1999/ 1378 دانشمندان دانشگاه صنعتي هلسينكي در كشور فنلاند توانسته بودند قطعه‌اي از فلز روديم را تا 1 نانوكلوين سرد نمايند. با اين وجود، اين دما تنها براي نوع خاصي از جنبش (كه در كوانتوم چرخش هسته‌اي ناميده مي‌شود) است و نه دماي كلي همه جنبش‌هاي ممكن.

فكر مي‌كنيد گازها در دماي نزديك به صفر مطلق چه رفتار عجيب و غريبي از خود نشان مي‌دهند؟
در گازها، مايعات و جامداتي كه روزمره با آن‌ها سر و كار داريم،‌ جنبش اتم‌ها و مولكول‌ها و برخورد آن‌ها با يكديگر باعث گرما يا انرژي حرارتي مي‌شود. اما در دماهاي بسيار پايين، چنين نيست. در اين دماها، قوانين عجيب مكانيك كوانتوم حاكم است؛ به طوري كه مولكول‌ها به روال معمول با يكديگر برخورد نمي‌كنند، بلكه امواج مكانيكي كوانتوم آن‌ها گسترش مي‌يابند و با هم هم‌پوشاني پيدا مي‌كنند. وقتي آن‌ها بدين صورت هم‌پوشاني پيدا مي‌كنند، حالت چگالش بوز- انيشتين را شكل مي‌دهند كه در آن، اتم‌ها به نحوي رفتار مي‌كنند كه انگار يك اَبَراتم واحد هستند. اولين چگالش بوز- انيشتين خالص،‌ در سال 1995/ 1374 در كلرادو با استفاده از ابر اتم‌هاي روبيديومي ساخته شد كه تا دماي كم‌تر از 170 درجه كلوين سرد شده بودند و پديدآورندگان آن، توانستند جايزه نوبل فيزيك را از آن خود كنند.

ادامه مطلب ...
نظرات (0) تاریخ : شنبه 23 اسفند 1393 زمان : 14:05 بازدید : 137 نویسنده : بنیامین فضلی

 

چگونه ممكن است كه كهكشان ها سريعتر از سرعت نور دور شوند؟ نظريه ي نسبيت انيشتين مي گويد“ سرعت نور-كه 300000 كيلومتر بر ثانيه است – بيشترين سرعتي است كه هر چيزي مي تواند به خود بگيرد. رسيدن به سرعت نور انر‍‍‍ژي بسيار بسيار زيادي مي خواهد. شما مي توانيد كل انرژي موجود در جهان را به مصرف برسانيد اما هنوز به سرعت نور نخواهيد رسيد.

همانطور كه مي دانيد بيشتر كهكشان ها در جهان  -به دليل انفجار بزرگ وهم چنين در اثر انرژي تاريك كه شتاب اضافي را براي انبساط جهان فراهم مي كند تامين مي كند- در حال دور شدن از ما هستند.

كهكشان ها همانند كهكشان خودمان -راه شيري- به دليل انبساط جهان در حال دور شدن از ساير كهكشان ها هستند، اگر اين اتفاق نيفتد كهكشان ها به دليل گرانش متقابل خود يكديگر را خواهند بلعيد. همين كه شما به كهكشان هاي دورتر و دورتري نگاه مي كنيد آنها چنين به نظر مي رسند كه با سرعت بيشتر و بيشتري در حال دور شدن هستند. پس در آخر ممكن است كه چنين وانمود كنند كه درحال دور شدن با سرعتي بيش از سرعت نور هستند. در اين نقطه است كه نوري كه از كهكشان دور دست جدا مي شود هيچ وقت به ما نخواهد رسيد.

زماني كه اين اتفاق بيفتد، كهكشان دور دست فقط دورتر و دورتر خواهد شد در حالي كه آخرين فوتون هايش را به سمت زمين مي فرستد؛ اما بعد  از مدتي ما ديگر وجود آن كهكشان را تشخيص نخواهيم داد.

اين چنين به نظر مي رسد كه نظريه نسبيت انيشتين كارايي خود را از دست داده است اما اينطور نيست.كهكشان ها به خودي خود به اين سرعت در فضا حركت نمي كنند، اين فضا است كه در حال انبساط است، و كهكشان ها بر روي آن در حال حركت هستند.تا زماني كه كهكشان سعي در حركت در فضا با سرعت زياد را نداشته باشد هيچ قانون فيزيكي نقض نخواهد شد.

يك تاثير غم انگيز از انبساط جهان اين است كه بيشتر كهكشان ها در افق ديد ما در طول 3 تريليون سال سرعتي بيش از سرعت نور خواهند داشت، در نتيجه كيهان شناسان آينده هيچ وقت به وجود يك جهان بزرگ و پرهيجان پي نخواهند برد

ادامه مطلب ...
نظرات (0) تاریخ : شنبه 23 اسفند 1393 زمان : 14:03 بازدید : 173 نویسنده : بنیامین فضلی

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • جستجو



    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3326
  • کل نظرات : 43
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 156
  • بازدید امروز : 34
  • باردید دیروز : 374
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 26
  • بازدید هفته : 34
  • بازدید ماه : 11,807
  • بازدید سال : 81,329
  • بازدید کلی : 1,031,478
  • کدهای اختصاصی
    Instagram