loading...

سیگما

 پارسیها از اقوام آریایی بودند که از آغاز هزاره ی اول پیش از میلاد وارد ایران شدند و شماری از آنان در ناحیه س پارس اقامت گزیدند؛نام این قوم اول بار در کتیبه های آشوری در قرن نهم پیش



 پارسیها از اقوام آریایی بودند که از آغاز هزاره ی اول پیش از میلاد وارد ایران شدند و شماری از آنان در ناحیه س پارس اقامت گزیدند؛نام این قوم اول بار در کتیبه های آشوری در قرن نهم پیش از میلاد آمده است.

آنها ابتدا مطیع آشور بودند و از قرن ششم پیش از میلاد به اطاعت مادیها درآمدند (مشکور،محمدجواد؛تاریخ ایران زمین؛ص24).در همین اعصار بود که کوروش پسر کمبوجیه ی پارسی و نوه ی دختری آژدهاک در سال 559  پ.م به دنیا آمد(صبوری فر،فرهاد؛روابط ایران و یهود در دوره ی هخامنشی؛ص 53)خاندان وی از قبیله ی پاسارگاد بود که در میان قبایل پارسی منصب رهبری داشتند؛کوروش پس از مرگ پدرش در حدود سال 558پ.م پادشاه قبایل پارسی شد وی در ابتدای دوران حاکمیت خود وابسته به پادشاه ماد بود ولی بعدها علیه وی شورش کرد و در سال 550پ.م ماد را تسخیر نمود (مشکور،محمدجواد؛تاریخ ایران زمین؛ص25) و از این به بعد ایران وارد عرصه ی تاریخ جهانی شد.

کوروش در سال 546پ.م لیدی را تصرف نمود و در پی آن شهرهای یونانی آسیای صغیر را تحت مالکیت خویش درآورد و در سال 539پ.م بابل نیز توسط کوروش فتح شد و با تصرف بابل حکومت ایران به رهبری کوروش به شکل یک امپراطوری جهانی در آمد(داماندایف،آ؛ایران در دوره ی نخستین شاهان هخامنشی؛ترجمه ی نعمت الله شکیبایی؛ص53).

وسعت قلمروی شاهنشاهی کوروش از شمال به کوهای قفقاز و دریای خزر و از مغرب به داردانل و از جنوب به عربستان  و از شرق به رود سند می رسید(مشکور،محمدجواد؛تاریخ اجتماعی ایران در عهد باستان؛ص179)

تسخیر بابل

در اثر یک سلسله عوامل فتح بابل به دست کوروش به آسانی صورت گرفت که آنها را به اختصار بی لیاقتی  زمامداران بابل،نارضایتی مردم و روحانیون از حکومت و نفاق درونی و وجود اسرای بیگانه ی مقیم در آن سرزمین می توان نام برد.

کوروش در سال 559پ.م به قصد تصرف بابل حرکت کرد؛تصرف آن سرزمین از طریق حمله محال بود و محاصره ی آن هم لازمه ی اتلاف وقت زیاد بود زین رو کوروش دستور داد تا خندقی ساخته و آب را به آن منحرف نمایند و سپاه وی از بستر رودخانه وارد شهر شوند و این امر محقق گردید(گزنفون؛کوروش نامه؛ترجمه ی رضا مشایخی؛261-260 )   و کوروش پس از ورود به معبد این شهر بلافاصله تاج گذاری نمود؛پس می توان آغاز شاهنشاهی کوروش را از سال تاج گذاری وی در بابل محاسبه نمود(زرین کوب،عبدالحسین؛تاریخ مردم ایران؛ج1؛ص129-128).

شیوه ی کوروش در برخورد با یهودیان مقیم بابل

کوروش پس از ورود به سرزمین بابل اصلاحات سیاسی،اجتماعی و فرهنگی را در این سرزمین آغاز کرد و یکی از اقدامات مهم وی آزادی اسرا و بازگرداندن خدایان به سرزمینهایی بود که شاهان خود کامه ی بابل آنها را در سرزنین خود حبس نموده بودند (ناس،جان بایر؛تاریخ جامع ادیان؛ترجمه ی حکمت؛ص536-535)یک گروه از این اسرا یهودیان بودند که کوروش در کنار آزادی تمام اقوام محبوس در بابل ایشان را نیز فرمان آزادی داد و بازتاب آن در کتاب مقدس نمود داشت :یهوه خدای آسمانها،جمیع ممالک زمین را به من داد و مرا امر نمود که خانه ای برای او در اورشلیم که در یهود است بنا سازم؛پس کیست از شما از تمامی قوم او که خدایش با وی باشد تا او به اورشلیم برود و خانه ی یهوه را که خدای اسرائیل است در اورشلیم بنا نماید(کتاب مقدس؛کتاب عزرا؛1/5-2  ).

کوروش پس از مختار نمودن یهودیان به بازگشت یا ماندن در بابل اقداماتی جهت کمک نمودن به قوم یهود را آغاز کرد که این خدمات عبارتند از:

الف:کوروش به تمام یهودیان ساکن در بابل اجازه داد به سرزمین اجدادی خود بازگردند،با تصرف بابل سرزمین یهودا که مطیع بابل بود از قلمروی ایران  محسوب می گشت و دولتی نمی توانست به ورود مجدد این قوم به سرزمین یهودا اعتراض نماید(بیانی ،شیرین؛تاریخ ایران باستان؛ص104).

ب:کوروش تمام ظروف سیمین و وسایل زرین که بخت النصر از معبد جهودان گرفته بود و به بابل آورده بود به ایشان بازگردانید(صبوری فرد،فرهاد؛روابط ایران و یهود در دوره ی هخامنشی؛ص60).

ج:کوروش از یهودیان خواست پس از بازگشت به اورشلیم کار بازسازی معبد ویران را شروع نمایند و هزینه ی آن را شاهنشاه قبول نمود(صبوری فرد،فرهاد؛روابط ایران و یهود در دوره ی هخامنشی؛ص60)

اما تمام یهودیان مایل به بازگشت و استفاده از این موقعیت که کوروش پدید آورده بود نبودند و حدود پنجاه هزار نفر یهودی متعصب اقدام به هجرت از بابل به اورشلیم نمودند اما عده ای از یهودیان که در دوران اسارت سررشته ی برخی امور چون تجارت را در دست گرفته بودند در بابل ماندندزیرا ایشان مایل نبودند پایگاه اقتصادی  خود را از دست بدهندو به ویرانه های اورشلیم بازگردند؛پس  کوروش به این گروه اجازه داد در بابل بمانند و چون دیگر شهروندان بابلی به زندگی خود ادامه بدهند(آزاد،ابوکلام؛کوروش کبیر یا ذولقرنین؛ترجمه ی محمدابراهیم باستانی پاریزی؛ص34  ).

هرچند این گروه از یهودیان که اقامت در سرزمین آباد بابل را بر رفتن به سرزمین ویران یهودا ترجیح دادند اما ایشان نیز به نحوی از

دعوت کوروش استقبال نمودند و از بخشش مال و تقدیم هدایای سیمین و زرین به مهاجرین امتناع ننمودند(کتاب مقدس؛کتاب عزرا؛1/6).

ظاهرا  آن گروه از یهودیان به مهاجرت مایل بودند که آرمان گراتر و فقرا و پیشوایان قوم بودند،عزرا در کتاب خود مراجعین را چنین توصیف می کند:پس روئسای قوم یهود و کاهنان و لاویان و بنیامین با همه ی کسانی که خداوند روحشان را برانگیخته بود برخاستند و روانه شدند تا خانه ی خدا را که در اورشلیم است بنا نمایند(کتاب مقدس؛کتاب عزرا؛1/5).

هنگامی که یهودیان برای رفتن به سرزمین خود آماده می شدند کوروش از میان ایشان نماینده ای برگزید که معتمدش بود به نام"شیس بصر" وی از دربار ایران به دستور کوروش اعتبار لازم را برای بازسازی معبد اورشلیم دریافت نمود و یهودیان مهاجرت خود را آغاز نمودند(کتاب مقدس؛کتاب عزرا؛11/9) بدون شک بازگشت مهاجرین در نخستین سال تاج گذاری کوروش در بابل صورت نگرفت زیرا در مدت چهل و هشت سال اسارت ایشان در بابل،یهودیان صاحب کار و خانه  و زندگی شده بودندکه برای جمع آوری آن وقت زیادی لازم بود برخی از مورخان حرکت یهودیان به سمت اورشلیم را دو سال پس از فرمان  آزادی کوروش دانسته اند(شاندور،آلبر؛کوروش کبیر؛محمدقاضی؛ص342) و نهایتا تعداد 423600نفر از یهودیان به سرزمین یهودا بازگشتند و علاوه بر این تعداد 7337غلام و کنیز و 200نفر نوازنده ی مرد و زن نیز به وطن بازگشتند(کتاب مقدس؛کتاب عزرا؛2/68-64).

یهودیان موفق شدند بعد از چهارماه رنج سفر از راه بیابانهای غربستان به یهودا برسند(مشکور،محمدجواد؛تاریخ اجتماعی ایران در عهد باستان؛ص159) کتاب مزامیر با جملاتی به   این بازگشت اشاره  نموده که چیزی جز تعریف و شادی و مسرت بر آن نمی توان داد.

چون خداوند اسیران صهیون را باز آورد مثل آن بود که خواب می دیدیم آنگاه دهان ما از خنده پر شد و زبان ما از ترنم(کتاب مقدس؛کتاب مزامیر؛126/6-1).

اما ورود آنان به سرزمین اورشلیم با با مشگلاتی همراه گشت که مهمترین آنها عبارت بود از:

الف)کشوری که قوم یهود به آن باز می گشت مانند گذشته ی خود آباد و غنی نبود بلکه اوضاع نابسامانی داشت برای همین مهاجرین یهودی در سالهای ابتدای اقامت با مشکلات متعدد روبرو شدند(آباسولومن،آبان؛قوم من،تاریخ بنی اسرائیل؛نعمت الله شکیبایی؛ص87).

ب)مشگل دیگر یهودیان مهاجر اقوام سامی نژادی بودند که "اسراحدون" در سال 772 پ.م ایشان را با خود بدین سرزمین آورده بود و در سامره واقع در قسمتهای شمالی سرزمین یهودا ساکن نموده بود؛آنها بعدها به دین یهود گرویدند اما همچنان باورهای آشوری خود را حفظ نمودند و وارد مذهب یهود کردند و دینی آمیخته از دو مذهب یهودی/آشوری داشتند(کلاپرمن،ژیلبرت ولینی؛تاریخ قوم یهود؛ترجمه ی مسعود همتی؛ص15).

یهودیان مهاجر با کوشش خستگی ناپذیر خرابیهای شهر ویران اورشلیم را تعمیر کردند و گونه ای در این شهر مستقر شدند که گویی از هزاران سال قبل در آن می زیستند؛بدون شک اگر کمک و مرحمت شاهنشاه ایران،کوروش کبیر نبود هیچ گاه یهودیان    نمی توانستند در آن شهر مستقر شوند(شاندور،آلبرت؛کوروش کبیر؛ترجمه ی محمد قاضی؛ص214).

اما پس از مدت اندکی میان یهودیان بازگشته از بابل و مهاجرین سامی نژاد اختلاف رخ داد؛یهودیان که سالها درد دوری و اسارت و غربت را چشیده بودند به مقیمان شهر به دیده ی نفرت می نگریستند و ایشان را خارج از شریعت موسی می دانستندزیرا    می پنداشتند ایمان آنها هنوز خالص نگشته و این مشکل در بنای معبد به اوج خود رسید.

 

 

 

بزرگان یهود از درهم آمیختگی نژادی با آن سامی نژادان ترس داشتند زیرا می هراسیدند در اثر این آمیزش موجبات سستی یهودیان مهاجر از بابل در دین و شریعت گردد؛اقوام  تازه وارد نیز که شرایط را چنین دیدند روزگار را برای تازه واردان یهودی تنگ کردند(ناس،جان؛تاریخ جامع ادیان؛ترجمه ی حکمت؛ص354).

با وجود تمام این دشواریها یهودیان بازسازی بنای معبد را آغاز کردند و قربانگاهی را در معبد برپا نمودند و صبح و شب به برپایی مراسم خود پرداختند اما تجدید بنا به دلایل بالا در زمان شاهنشاه بزرگ،کوروش کبیر به اتمام نرسید اما تشریفات و جشن رسمی برپا شد گویا اداره ی سیاسی/مذهبی بیشتر مایل بود تجدید بنای معبد به انجام رسد(بریان،پیر؛تاریخ امپراطوری هخامنشی؛ترجمه ی مهدی سمسار؛ص135).

اما علت توجه کوروش به یهودیان یکی از ظریفترین مباحث را تشکیل می دهد؛مورخان اسلامی علت این توجه را نوعی خویشاوندی بین کوروش و یهودیان می دانند؛مسعودی در کتاب مروج الذهب می نگارد:هنگامی که بخت النصر به به قلمروی بنی اسرائیل حمله کرد شاهنشاه ایران نیز دختری از بنی یهود به زنی داشت،پس ایرانیان به یاری قوم یهود شتافتندو یهودیان اسیر را آزاد نمودندو به دیار خویش بازگرداندند(مسعودی،ابولحسن علی بن حسین؛مروج الذهب و معادن الجواهر؛ترجمه ی پاینده؛1/63).ابن بلخی در فارسنامه ی خود مادر کوروش را دختر یکی از پیامبران یهود می داند(ابن بلخی،فارسنامه؛به کوشش علی نقی بهروزی؛ص63).

از متون مورخان اسلامی می توان به این نتیجه رسید که مسئله ی مذکور سندیت تاریخی ندارد زیرا در هیچ منبع عبرانی و یونانی هم زمان با کوروش اشاره ای به ازدواج کوروش یا پدر کوروش با دختری یهودی نشده است اما ممکن است یکی از علل حمایت کوروش از یهودیان نقش مثبت یهودیان در فتح بابل باشد(ناس،جان؛تاریخ جامع ادیان؛ترجمه ی حکمت؛ص354و بریان،پیر؛تاریخ امپراطوری هخامنشی؛ترجمه ی مهدی سمسار؛ص135).زیرا یهودیان برای موفقیت کوروش در فتح بابل بی تاثیر نبودند.

این پیامبران یهود بودند که با پیشگویی های خود فضای جامعه را برای حمله ی کوروش به بابل آماده می کردند و برای جلوگیری از جنگ مردم بابل با کوروش؛کوروش را چون پیامبر  و مسیح جلوه می دادند تا مردم برای حفظ جان و مال خود به حمایت از حاکم بابل نپردازند و این عوامل در پیروزی کوروش بی اثر نبود و جامعه ی بابل را برای پذیرش وی آماده نمود و در ادامه ی این سیاست مهربانی با یهودیان کوروش خواستار آن بود ملتی با وفا به سلطنتش را در مقابل دشمن غربیش که همان مصر و اسپارت بود پرورش دهد تا پایگاه نظامی خوبی در مقابل آنها باشد(کلاپرمن،ژیلبرت ولینی؛تاریخ قوم یهود؛ ترجمه ی مسعود همتی؛ص222)  و در آینده ای نه چندان دور او یا پسرش می بایست به مصر بتازند وجود متحدی شاید وفادار لازم می نمود(توئین بی،آرنولد؛تاریخ تمدن؛ترجمه ی آژند؛ص225) و علاوه بر تمام اینها وجود دولت دست نشانده ی وفادار  یهود در ساحل شرقی مدیترانه  شاهنشاهی هخامنشی را به تجارت دریایی مربوط می ساخت(بختورتاش،نصرت الله؛دیپلماسی دولت هخامنشی؛ص54).

البته هیچ کدام از مطالب فوق بدان معنی نیست که کوروش احترام به اقوام را برای منافع سیاسی برپا می داشت زیرا او هر سرزمینی را که متصرف می شد به هیچ عنوان احساسات ملی و مذهبی ایشان را خدشه دار نمی نمود و سیاست مردم داری و آزادی عقیده از شاخصه های بارز وی بود(خلیلی،عباس؛کوروش کبیر؛ص407) و این احترام حتی به ملل ضعیف و ناچیز از جانب شاهنشاه ایران برپا بود نمونه ی بارز آن پیروان ضعیف و زبون "زین" که ماه پرست بودند و در بابل معبدشان به شدت مورد اهانت قرار گرفته بودو علتش دشمنی پیروان مردوک با ایشان بود که کوروش از ایشان نیز دلجویی نمود(شاپورشهبازی،علیرضا؛کوروش کبیر؛ص39).

همواره باید در نظر داشت کوروش با تمام اقوام تابعه ی خود خوب رفتار نمود و حتما تمام اقوام سپاس گذار وی بودند اما چون جز جهودان اقوام دیگر به ثبت رفتار و تاریخ خودنمی پرداختند در نتیجه جز از  یهودیان از قوم یا ملل تابعه ی کوروش گزارشی به ما

نرسیده است(شاپورشهبازی،علیرضا؛کوروش کبیر؛ص39).

 

 

 

                   

منابع و ماخذ

1.     مشکور،محمدجواد؛تاریخ ایران زمین؛ایران؛1375/تهران

2.     صبوری فر،فرهاد؛روابط ایران و یهود در دوره ی هخامنشی؛ایران؛1385/تهران

3.     داماندایف،آ؛ایران در دوره ی نخستین شاهان هخامنشی؛ترجمه ی نعمت الله شکیبایی؛ ایران؛1358/تهران

4.     مشکور،محمدجواد؛تاریخ اجتماعی ایران در عهد باستان؛ ایران؛1347/تهران

5.     گزنفون؛کوروش نامه؛ترجمه ی رضا مشایخی؛ ایران؛1375/تهران

6.     زرین کوب،عبدالحسین؛تاریخ مردم ایران؛ج1؛ ایران؛1375/تهران

7.     ناس،جان بایر؛تاریخ جامع ادیان؛ترجمه ی حکمت؛ ایران؛1384/تهران

8.     کتاب مقدس؛ایران؛ 1383/تهران

9.     بیانی ،شیرین؛تاریخ ایران باستان؛ آزاد،ابوکلام؛کوروش کبیر یا ذولقرنین؛ترجمه ی محمدابراهیم باستانی پاریزی؛ایران؛1386/تهران 

10.  آباسولومن،آبان؛قوم من،تاریخ بنی اسرائیل؛نعمت الله شکیبایی؛ایران؛1385/تهران

11.  کلاپرمن،ژیلبرت ولینی؛تاریخ قوم یهود؛ترجمه ی مسعود همتی؛ایران؛1349/تهران

12.  شاندور،آلبرت؛کوروش کبیر؛ترجمه ی محمد قاضی؛ایران؛1374/تهران

13.  بریان،پیر؛تاریخ امپراطوری هخامنشی؛ترجمه ی مهدی سمسار؛ایران؛1378/تهران

14.  مسعودی،ابولحسن علی بن حسین؛مروج الذهب و معادن الجواهر؛ترجمه ی پاینده؛ایران؛1344/تهران

15.  ابن بلخی،فارسنامه؛به کوشش علی نقی بهروزی؛ایران؛1364/شیراز

16.  هوار،کلمان؛ایران و تمدن ایرانی؛ترجمه ی حسن انوشه؛ایران؛1370/تهران

17.  سایکس،سر  پرسی؛تاریخ ایران؛ترجمه ی گیلانی؛ایران؛1343/تهران

18. توئین بی،آرنولد؛تاریخ تمدن؛ترجمه ی آژند؛ایران؛1366/تهران

19. بختورتاش،نصرت الله؛دیپلماسی دولت هخامنشی؛ایران؛1370/تهران

20. خلیلی،عباس؛کوروش کبیر؛ایران؛1344/تهران

21. شاپورشهبازی،علیرضا؛کوروش کبیر؛ایران؛1349/شیراز

22. سامی،علی؛تمدن هخامنشی؛ج2؛ایران؛1341/شیراز


درباره مقاله و جزوه ,
نظرات (0) تاریخ : سه شنبه 16 دی 1393 زمان : 13:51 بازدید : 105 نویسنده : بنیامین فضلی
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • جستجو



    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3326
  • کل نظرات : 43
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 49
  • آی پی دیروز : 156
  • بازدید امروز : 217
  • باردید دیروز : 374
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 26
  • بازدید هفته : 217
  • بازدید ماه : 11,990
  • بازدید سال : 81,512
  • بازدید کلی : 1,031,661
  • کدهای اختصاصی
    Instagram