loading...

سیگما

سایت علمی بنیامین فضلی

 


آسپرین: استیل سالیسیلیک اسید (آ.اس.آ) (A.S.A)

 

 


اکثر ما با استرها آشنا هستیم، اما از حضور آنها در زندگی روزمره غافلیم. به عنوان مثال، متیل سالسیلات در روغن گیاهان همیشه سبز،  ایزوپنتیل استات در روغن موز و گلابی، بوتیل بوتانوات بوی مشابه با آناناس، اوکتیل استات در پرتقال و اتیلن گلیکول به عنوان ضد یخ استفاده می شود. همچنین یکی از رایج ترین داروها با ساختار استری آسپرین است. در واقع آسپرین هم به عنوان یک استر آلی و هم به عنوان یک اسید آلی است.


 

 

تاریخچه آسپرین:


بقراط پدر علم پزشكي مدرن، ازجمله افرادي است كه در استفاده از موادي به عنوان داروي ضددرد براي درمان بيماران سابقه درخشاني دارد. او از گذشته‌هاي دور از چوب و برگ درختان بيد براي تسكين درد بيماران و كاهش تب استفاده مي‌كرد تا اين كه سال 1829 ميلادي دانشمندان دريافتند در گياه بيد تركيبي به نام ساليسين وجود دارد كه مي‌تواند گزينه مناسبی براي ساخت داروهاي ضددرد باشد.
در سال 1899 يك شيميدان آلماني به نام فليكس هافمن كه براي شركت آلماني باير كار مي‌كرد محصول جديد دارويي ضد درد آسپرين را به نام خود به ثبت رساند كه پس از آن نيز در كشورهاي ديگر تحقيقاتي گسترده در اين باره انجام شد. از آن جا که اين دارو از درخت بيد با نام علمي Salix alba منشا گرفته است و اين درخت داراي اسيد ساليسيليك اسيد يا به اختصار A.S.A است لذا اين دارو به نام آ.اس .آ يا آسپرين نام دارد. پدر هافمن كه از درد آتروز به ستوه آمده بود نخستين فردي بود كه استفاده از داروي آسپرين را تجربه كرد كه خوشبختانه در مدت زمان كوتاهي پس از خوردن اين قرص، درد او به شدت كاهش يافت و پس از آن هافمن شركت باير را متقاعد ساخت تا توليد اين داروي اعجاب‌انگيز را به عهده گيرد.



در آغاز داروي آسپرين به صورت پودر فروخته مي‌شد و نخستين قرص آسپرين سال 1915 ميلادي تهيه شد. چند روز پس از كشف آسپرين، هافمن ماده ديگري را كشف كرد كه همان هروئين است. از اين ماده مخدر در جنگ جهاني اول به عنوان يك دارو استفاده مي‌شد كه امروزه از فهرست داروها حذف شده است.

تهیه آسپرین:


استیله کردن 2-هیدروکسی بنزوئیک اسید -o)هیدروکسی بنزوئیک اسید( که به نام سالیسیلیک اسید نیز شناخته شده است، به تهیه آسپرین منجر می شود، که احتمالا پرمصرفترین دارو در جهان است. ظرفیت تولید آن ها در ایالت متحده آمریکا حدود 22 میلیون پوند (10 میلیون کیلوگرم) در سال است. یکی از روش های آزمایشگاهی تهیه آسپرین به روش زیر است.

 

 

مواد شیمیایی لازمتجهیزات
سالیسیلیک اسید    250 mlارلن مایر
استیک انیدرید    حمام آب داغ، حمام یخ
سولفوریک اسید غلیظکاغذ صافی
 میله شیشه ای
 دستکش و عینک محافظ

 

 

در یک ارلن مایر 250 میلی لیتری 3 گرم اسید سالیسیلیک و 6 میلی لیتر استیک انیدرید ریخته و 4 قطره اسید سولفوریک غلیظ به آن اضافه کنید.  ارلن را به منظور مخلوط شدن خوب بهم بزنید. با دست زدن به ارلن مایر باید احساس گرما کنید اگر گرمایی احساس نشد! دو قطره ی دیگر از اسید سولفوریک غلیظ به مخلوط واکنش اضافه کنید. سپس مخلوط واکنش را به مدت 10 دقیقه در حمام آبی با دمای 60-50 درجه سانتیگراد قرار دهید و در عین حال محلول را بهم زنید تا واکنش کامل شود.
سپس ارلن حاوی مخلوط واکنش را با قرار دادن در حمام یخ سرد کنید و به آرامی 50 میلی لیتر آب سرد (برای از بین بردن اسید اضافی و كامل شدن تبلور) به آن اضافه کنید. هم زدن را تا تشکیل بلور ادامه دهید. رسوب تشکیل شده را با کاغذ صافی صاف کنید و اجازه دهید در مجاورت هوا خشک شود. پودر کرم رنگ تهیه شده آسپرین است. شما موفق به ساخت آن شده اید!!! (استفاده از دستکش و عینک محافظ در تمام مراحل کار فراموش نشه، سولفوریک اسید و استیک انیدرید به شدت خورنده هستند. از استنشاق بخارات و تماس آن ها با پوست به شدت دوری کنید)

مکانیسم تهیه آسپرین هم به صورت زیر است:



آسپرین به عنوان داروی مسکن، تب بر، ضد روماتیسم (ضد تورم، به خصوص برای درد مفاصل) و به عنوان مهار کننده تجمع پلاکتی مصرف می شود. گر چه داروی پر مصرفی است ولی دارای اثرات جانبی ناخواسته، به خصوص سوزش معده و حتی خونریزی است. تحقيقات نشان مي‌دهند كه استفاده از آسپيرين يا داروهاي حاوي آسپيرين در كودكاني كه بيماري ويروسي دارند يا به تازگي از يك بيماري ويروسي بهبود پيدا كرده‌اند، مي‌تواند منجر به بروز سندرم رای (یک نوع بیماری مغزی) شود. به دلیل این اثرات نامطلوب، به تدریج سایر مسکن ها مانند استامینوفن (تیلنول) که از 4- آمینوفنل -p)آمینو فنل( تهیه می شود، افزایش یافته است.

 

 

ادامه مطلب ...
نظرات (0) تاریخ : شنبه 15 فروردین 1394 زمان : 17:38 بازدید : 182 نویسنده : بنیامین فضلی
 

انواع گيرنده هاي نوري

سلولهاي مخروطي به طور كلي نقش مهمتري در انجام وظايف بينايي داشته و بهتر از سلولهاي استوان هاي عملمی‌کنند (بجز شناسايي تحريكات نور ضعيف). دقت بينايي منتقل شده توسط سلولهاي مخروطي از دقت بيناييكه توسط سلولهاي استوانه‌اي منتقل مي شود بيشتر است و سلولهاي مخروطي تفكيك بهتري از تغييرات سريعتصوير بينايي را فراهم مي كنند (قابليت تفكيك بهتر تغييرات نور در زمان). سلولهاي مخروطي ديد رنگي را نيز منتقلمي كنند. سيستم سلولهاي استوانه‌اي در برابر نور، حساسيت بيشتري از سيستم مخروطي دارد. اما اينسيستم فاقد رنگ است. اين تفاوتها در عملكرد، ناشي از مشخصات خود سلولهاي مخروطي و استوانه‌اي وهمچنين مربوط به ارتباطاتي است كه توسط اين سلولها با ديگر نورونها در شبكيه برقرار مي شود

.

 

استوانه ها عامل شناسايي نور كم

 

در مقابل تعداد كمتري از سلولهاي مخروطي بر روي هر سلول دو قطبي همگرايي پيدا مي كننددر واقع، سلولهايمخروطي در فووئولا(foveola)  داراي ابعاد كوچكي هستند و فضاي كمي را اشغال مي كنند و اصلاً همگرايي پيدانمي كنند؛ در اين قسمت از شبكيه هر سلول دو قطبي داراي يك ورودي از يك سلول مخروطي است.

 

انتقال ديد رنگي توسط مخروطها

 

هر چند تعداد سلول‌هاي استوانه‌اي تقريباً 20 برابر سلول‌هاي مخروطي است، سيستم سلول‌هاي مخروطي به دودليل قدرت تفكيك فضايي بهتري دارد. نخست اينكه، چون بسياري از سلولهاي استوانه‌اي مجاور بر روي يك سلولدو قطبي منفرد همگرايي می‌يابند، ميانگين پاسخ‌هاي متفاوت سلول‌هاي استوانه‌اي در نورون‌هاي دو قطبي ايجادمی‌شود. دوم اينكه، سلول‌هاي مخروطي در فووئولاها جمع مي‌شوند؛ محلي كه در آن تصوير بهترين كيفيت را

دارد.

مشابه ساير گيرنده‌هاي حسي، سلول‌هاي استوانه‌اي و مخروطي پتانسيل‌هاي عمل ايجاد نمي كنند. به جاي آن،سلول‌هاي استوانه‌اي و مخروطي به تغييرات پتانسيل غشا پاسخ مي‌دهند. در پاسخ آرام استوانه‌ها، آثار تمامفوتونهاي جذب شده در طي 100 ms بر روي هم جمع می‌شود. اين مسأله به استوانه‌ها كمك مي كند تا مقاديراندك نور را تشخيص دهند، اما مانع شناسايي پرتوهاي نوري مي‌شود كه سريعتر از حدود 12 هرتز تغيير مي كنند. در مقابل پاسخ سلول‌هاي مخروطي بسيار سريعتر است؛ اين سلول‌ها مي توانند حداقل تا فركانس 55 هرتز راتشخيص دهند.

 

 

1)   سلول‌های استوانه‌ای

از 2 قسمت تشكيل شده است: بخش حساس به نور خارجي و قسمت قاعده‌ای.

بخش حساس به نور خارجي شبيه استوانه مي‌باشد و از صفحات غشايي پهن

متعدد که مانند تعدادي سكه روي هم چيده شده‌اند، تشكيل می‌ گردد. اين صفحات موجود در سلول‌هاياستوانهاي با غشاي پلاسمايي ارتباط ندارند و قطعه خارجي به وسيله‌ی يك تنگه از قطعه‌ی داخلي جدا مي شود.سگمان خارجي محل حساس به نور است. درست در زير همين تنگه قسمت قاعده‌اي وجود دارد كه مژ ك‌ها از آن

منشاء مي گيرند و به سگمان خارجي مي روند. سگمان داخلي دارای گليكوژن و ميتوكندري زياد است كه در نزديكتنگه قرار دارند. همچنین این سگمان پلي ريبوزوم‌های فراوانی در رابطه با ساخت پروتئيني كه به سگمان خارجيسلول‌هاي استوانه‌اي

منتقل مي‌شود و وارد ساختمان صفحات غشایی می‌گردد، را داراست. صفحات پهن سلول‌هاي استوانه‌ای حاويپيگماني به‌ نام ارغوان بينایی يا رداپسين rhodopsin مي‌باشند كه در اثر نور به رنگ سفيد درآمده و تحريك بينائيرا به وجود می‌آورد.

 

2)   سلول‌هاي مخروطي (cone cells)

سلول‌هاي مخروطي نورون‌هاي بلندی به تعداد 6 ميليون هستند و مشابه سلول‌هاي استوانه‌اي داراي سگمانداخلي و خارجی می‌باشند. جسم قاعده اي داراي مژك و تجمعي از ميتوكندري‌ها و پلي ريبوزوم‌ها مي باشد و تنها تفاوت در شكل و سگمان خارجي آن‌هاست؛ همانند سلول‌هاي استوانه‌اي اين سگمان از صفحات غشائيروي هم انباشته شده تشكيل شده است ولي اين صفحات از غشاء پلاسمايي خارجي مستقل و جدا نيستندبلكه به‌ صورت تورفتگي‌هایی از اين غشاء به وجود مي‌آيند.

در سلول‌هاي مخروطي پروتئين‌هاي تازه ساخته شده در صفحات جديد تجمع نمي‌يابد بلكه در سرتاسر سگمانخارجي توزيع مي‌شوند. از نظر كاركردي سه نوع صفحه مختلف وجود دارد كه با خصوصيات مورفولوژيك نمي‌توانآن‌ها را از يكديگر جدا ساخت. هر نوع از اين سلول‌ها داراي مقادير متنوعي از يك پيگمان نوري مخروطي بنام Iodopsinمي‌باشد كه حداكثر حساسيت آن در بخش قرمز و سبزآبي طيف نور مرئي مي‌باشد .مخروط‌ها بهشدت‌هاي بيش از مقدار نوري كه براي تحريك سلول‌هاي استوانه‌اي لازم است حساس مي‌باشند و عقيده بر ايناست كه امكان ديد دقيق‌تري را نسبت به سلول‌هاي استوانه‌اي فراهم مي‌آورند.

 

بافت‌شناسی سلول‌های بینایی

 

سه نوع سلول مخروطي وجود دارند كه هر كدام داراي يك نوع پيگمان بينايي هستند كه به بخش متفاوتي از طيفنوري حساس است. مغز با مقايسه‌ی پاسخ‌هاي سه نوع مخروط، اطلاعاتي را در مورد رنگ به دست مي آورد. درمقابل، استوانه‌ها فقط حاوي يك نوع پيگمان هستند و بنابراين به طول موج‌هاي متفاوت به طور يكسان پاسخمی‌دهند.

 

سلولهاي استوانه‌اي در مقايسه با سلول‌هاي مخروطي داراي تعداد بيشتری پيگمان بينايی حساس به نور هستند و قادرند نور بيشتري را جذب كنند. نكته‌ی مهمتر اين است كه سلول‌هاي استوانه‌اي قادرند سيگنالهاي نوري رابيشتر از سلول‌هاي مخروطي تشديد كنند. يك فوتونِ منفرد مي تواند يك پاسخ الكتريكي قابل شناسايي را دراستوانه‌‌ها ايجاد كند؛ در مقابل، بايد دهها يا صدها فوتون توسط مخروط‌ها جذب شوند تا پاسخ مشابهي به وجودآيد. به علاوه، سيستم استوانه‌اي بسيار همگراست. یعنی بسياري از سلول‌هاي استوانه‌اي، سيناپس‌هايي را برروي سلول دو قطبي برقرار مي كنند. بنابراين، سيگنال‌هاي حاصل از استوانه‌ها در سلولهاي دو قطبي جمعمي‌شوند و يكديگر را تشديد مي‌كنند و سيگنال‌هاي برخاسته از نور در هر گيرنده را قدرتمند مي سازند و تواناييمغز را براي شناسايي نور كم افزايش می‌دهند.

 

دونوع گيرندة نوري در شبكيه انسان وجود دارند؛ استوانه اي و مخروطي .سلولهاي مخروطي توانايي ديد در روز رابه انسان مي دهند و افرادي كه عملكرد سلولهاي مخروطي خود را از دست مي دهند، از نظر قانوني كور هستند.سلولهاي استوانه اي بينايي در شب را ايجاد مي كنند و از بين رفتن تمامي سلولهاي استوانه اي سبب ايجادشب كوري مي شود. سلولهاي استوانه اي به نور حساس هستند و بنابراين در نور كم كه در تاريكي يا در شبوجود دارد عملكرد خوبي دارند، اين در حالي است كه اكثر محركها در نور كم براي برانگيختن مخروطها كفايت نميكنند

 

.

ادامه مطلب ...
نظرات (0) تاریخ : شنبه 15 فروردین 1394 زمان : 17:37 بازدید : 138 نویسنده : بنیامین فضلی
 
 


 

 

باکتری‌ها گروهی از موجودات تک سلولی ذره‌بینی هستند که پوشش بیرونی نسبتاً ضخیمی آنها را احاطه کرده‌است. این موجودات ساختار ساده‌ای دارند و به گروه پروکاریوت (جانداران ساده) تعلق دارند.

باکتری‌ها متنوع‌ترین و مهم‌ترین میکروارگانیسم‌ها هستند. تعداد کمی از آنها در انسان و حیوانات و گیاهان بیماریزا است. بطور کلی بدون فعالیت آنها، حیات بر روی زمین مختل می‌گردد. بطور یقین یوکاریوت‌ها از موجودات زنده باکتری مانند بوجود آمده‌اند. نظر به اینکه باکتری‌ها ساختمان ساده‌ای داشته و می‌توان به آسانی بسیاری از آنها را در شرایط آزمایشگاه کشت داد و تحت کنترل درآورد، میکروب شناسان مطالعه وسیعی درباره فرایندهای حیاتی آنها انجام داده‌اند.

 

 

ساختمان

باکتری‌ها هسته‌ی سازمان یافته ندارند و DNA و پروتئین‌های همراه آن درون ناحیهٔ هسته مانندی با نام ناحیه نوکلئوئیدی قرار گرفته‌اند و اجزای سلولی آنها در سیتوپلاسم پراکنده‌اندکروموزم‌های غیر مشابه و جداگانه در آنها وجود ندارد. در باکتری‌ها، واکوئل دیده نمی‌شود. بیشتر آنها بدون کلروفیل هستند و متابولیسم خود را از راه شیمیوسنتز انجام می‌دهند. تولید مثل به دو صورت جنسی  و غیر جنسی (جوانه زدن، قطعه قطعه شدن وتقسیم دوتایی) صورت می‌گیرد.

پوشینه یا کپسول در بعضی از باکتری‌ها، غلاف ژلاتینی چسبناکی دیواره اسکلتی را احاطه کرده است که توسط باکتری‌ها ساخته شده و به خارج ترشح می‌گردد و جنس پوشینه بیشتر از پلی ساکاریدها همراه با مواد دیگر است.


تاژک از واحدهای پروتئینی به نام 
فلاژین تشکیل شده و قابل ترمیم بوده و وسیله حرکت باکتری هستند. معمولاً طول آن چند برابر طول باکتری است. آرایش تاژک در باکتری‌های تاژکدار بصورت تک تاژکی، دو تاژکی، چند تاژکی سطحی است.

تار یا پیلی به دو صورت جنسی و چسبنده وجود دارد و در عمل تحرک بی تأثیر است. پیلی در حقیقت به باکتری های دیگر می چسبد این ارگانل باکتری باعث انتقال میکروب وِ دانای می باشد

دیواره در بیرون غشای پلاسمایی بوده و سبب استحکام باکتری شده و به آن شکل می‌دهد. وجود دیواره برای رشد و تقسیم باکتری‌ها لازم است.

غشای سیتوپلاسمی به صورت پرده نازکی در داخل دیواره باکتری قرار دارد و متشکل از مولکول‌های چربی و پروتئینی است.

 مزوزوم‌ها از فرورفتگی غشای سیتوپلاسمی به درون سیتوپلاسم حاصل می‌شود و اغلب در محل تقسیم دیواره وجود دارند و در عمل تقسیم DNA، تقسیم یاخته‌ای و تبدیل باکتری به هاگ دخالت می‌کنند.

اجزای سیتوپلاسم ریبوزوم‌ها مواد ذخیره‌ای ماده زمینه کروماتومور ماده ژنتیکی که DNA آنها غالبا به صورت یک کروموزوم تاخورده و بهم فشرده است.

یادآوری شود که باگذشت زمان و انباشته شدن مواد زاید و کاهش مواد غذایی سرعت تولیدمثل برابره با سرعت مرگ میشود

اگر شکل باکتری کروی باشد آن را کوکسی واگر میله ای باشد آن را باسیل می نامند . اشکال دیگری نیز مانند ویبریو وجود دارند .

دیپلوکوکوس : تقسیم فقط در یک سطح انجام می‌گیرد و باکتری‌ها دو به دو، به یکدیگر اتصال دارند.

استرپتوکوکوس : تقسیمات یاخته‌ای در یک سطح انجام می‌شود و چند باکتری به‌دنبال هم قرار می‌گیرند.

تتراد : اگر تقسیم در دو سطح عمود بر هم باشد اشکال چهارتایی بوجود می‌آید.

سارسین : تقسیم یاخته در سه سطح عمود بر هم انجام می‌شود و توده‌های هشت تایی شبیه پاکت پستی بوجود می‌آید.

استافیلوکوکوس : تقسیمات یاخته بطور نامنظم در سطوح مختلف انجام می‌گیرد و اشکالی شبیه به خوشه انگور بوجود می‌آید.

 

 

 

E.Coli  

 

 

اشریشیا کُلای که به "E.coliیا کُلای باسیل نیز معروف است، یک باکتری گرم منفی از خانواده انتروباکتریاسهکه در سال ۱۸۵۵ کشف شد. این باکتری بیهوازی اختیاری و بدون اسپور می‌باشدباکتری های اشیرشیا کلای‌، اغلب متحرک می‌باشند. کلای باسیل قادر به تخمیر گلوکز وتولید گاز است وهمچنین لاکتوز راتخمیر می‌کند و اوره‌آز منفی است.

باکتری اشریشیا کولای که در روده جانداران خونگرم زندگی می‌کند؛ از گلوکز تغذیه می‌کند و در غیاب گلوکز از لاکتوز هم به عنوان منبع انرژی استفاده می‌کند. بعنوان مثال، وقتی یک محصول لبنی می‌خوریم، دی ساکارید لاکتوز در دسترس باکتری ای کُلای قرار می‌گیرد. در این هنگام با ساختن آنزیم‌های لازم که برای جذب و تجزیه لاکتوز هستند از این قند به عنوان منبع انرژی استفاده می‌شود.

ویژگی‌های مهم

  • بطور طبیعی در ساخت ویتامین K2 و همچنین جلوگیری از رشد میکروبهای مضر در روده انسان موثر است.
  • برخی از انواع آن، بزرگترین عامل عفونت‌های ادراری است.(حدود ۸۵٪)
  • دومین باکتری از لحاظ فراوانی در روده است.(بعد از باکتروئیدس)
  • شاخص آلودگی آب شهری به فاضلاب است.

اغلب تیپهای این باکتری در روده بیماریزا نیستند ولی برخی از تیپهای آن مانند تیپهای Enterotoxigenic E. coli   با تولید سم و تیپهایEnteropathogenic E. coli با آسیب مستقیم و تیپهای Enteroinvasive E. coli با تهاجم بافتی می‌توانند ایجاد اسهال بنمایند . اسهال اغلب خفیف است ولی در تیپهای مهاجم تر مانند (EHEC) می‌تواند خونی باشدمهمترین عامل اسهال مسافران اشرشیاکلی به خصوص تیپهای (ETEC) می‌باشد . البته باکتریهایی مانندشیگلا و کامپیلو باکتر نیز می‌توانند عامل اسهال مسافران باشند . درکودکان زیردوسال ایزوله کردن آن ازمدفوع ارزش تشخیصی دارد. اسهال مسافران اغلب نیازی به درمان آنتی بیوتیکی ندارد و فقط باید اتلاف آب و الکترولیت را جبران نمود وکمتر از یک هفته بهبود می‌یابد. ولی در موارد شدید از کینولونها مانند سیپروفلوکساسین ونالیدیکسیک اسید می‌توان استفاده کرد. گونه‌های اشریشیا کلی در خارج از روده مثلا در مجاری ادراری، ملتحمه و ... نیز می‌توانند بیماری‌زا باشند.

ادامه مطلب ...
نظرات (0) تاریخ : شنبه 15 فروردین 1394 زمان : 17:35 بازدید : 177 نویسنده : بنیامین فضلی
 

 

موسيقي درماني (music therapy) در حقيقت يكي از شاخه هاي علوم درماني و جزئی از درمان‌های بیانی (expressive therapy) است كه در آن موسيقي درمان گر (music therapist) مانند پزشك كه از دارو يا وسايل جراحي استفاده مي كند، از موسيقي و تمام ابعاد آن (فیزیکی، احساسی، ذهنی، اجتماعی، ...) به عنوان ابزار درماني برای بهبود و یا حفظ سلامتی بهره می‌برد.
در دنياي پزشكي كنوني به طور كلي دو ديدگاه درباره روشهاي درماني وجود دارد : يكي طب رايج (conventional medicine) يا پزشكي غربي است كه امروزه در كشور ما اعمال مي شود و ديگري شيوه هاي مختلف درماني است كه مجموعه آنها را طب جايگزين (alternative mdicine) يا طب مكمل (complementary medicine)  مي نامند.
ويژگي تمام رشته هاي طب جايگزين استفاده از «قابليتهاي خود درمان بدن» و كل نگر بودن اين رشته هاست. برخلاف پزشكي رايج كه بدن انسان را از ديدگاه ملكولي و سلولي مورد مطالعه قرار مي دهد و انسان را متشكل از اجزاي متفاوت مي داند، طب جايگزين انسان را مجموعه اي واحد از جسم، احساس و روان مي داند. به عبارت ديگر شاخه هاي مختلف طب جايگزين بيماري هاي عضوي را ناشی از اشكال در عملكرد كل بدن و به هم خوردن تعادل بين جسم و روان و احساس مي دانند. در نتيجه درمان فقط ناظر بر نتيظيم كاركرد جسم بيمار نيست بلكه به افكار، احساسات و روان او نيز توجه دارد.
طب جايگزين بيش از پنچاه شيوه درماني رايج را در بر مي گيرد كه طب سوزني (acupunctur)، آيورودا(ayurveda)، موسيقي درماني (music therapy)، هومئوپاتي (homogopathy)، هيپنوتيسم (hypnotism)، هنر درماني (art therapy)، درمان طبيعي (naturopathy) و يوگا درماني از مهم ترين و شناخته شده ترين شاخه هاي آن به شمار مي روند. برخي از اين شيوه ها مانند طب سوزني از قدمتي چند هزار ساله برخوردارند و برخي مانند هومئوپاتي و موسيقي درماني نسبتاٌ جديد تر هستند.
اگرچه بسياري از رشته هاي طب جايگزين هنوز در ايران ناشناخته مانده اند ولي در بيشتر كشورهاي پيشرفته از اين رشته ها نيز به موازات پزشكي رايج در امر درمان استفاده مي شود و در سالهاي اخير مردم و پزشكان گرايش بيشتري به آنها نشان داده اند.
محدوده هاي عملكرد درماني
در مورد توانايي هاي درماني روشهاي مختلف طب جايگزين توافق همگاني وجود ندارد. برخي از اين رشته ها مانند هومئوپاتي و طب سوزني در معالجه بسياري از بيماري ها موثرند و تعدادي ديگر از جمله كايروپراكتيك(chiropractic) بيشتر در درمان دردهاي عضلاني و مفصلي مثلاٌ كمر دردهاي مزمن كارايي دارند. به طور كلي مي توان گفت بسياري از مراجعان به اين رشته ها را بيماران مبتلا به دردهاي مزمن بيماري هاي قلبي-عروقي، آلرژي ها و … تشكيل مي دهند. در حقيقت يكي از نقاط ضعف پزشكي رايج درمان بيماري هاي مزمن است و به همين دليل اغلب رشته هاي طب جايگزين شهرت خود را مديون كارايي شان در معالجه بيماري هاي مزمن هستند اگرچه اين امر به معناي عدم توانايي آنها در درمان بيماري هاي حاد نيست. به عنوان مثال سازمان جهاني بهداشت كارايي طب سوزني را در درمان حدود 45 بيماري تاييد كرده كه بسياري از آنها بيماري هاي حادي مثل گلودرد، سرماخوردگي، اسهال و برونشيت حاد هستند.
اصوات موسيقي به علت برخورداري از بار هيجاني و عاطفي تاثيرات عميقي بر روحيات شخصيت و پرورش عواطف انساني مي گذارند و در تعدادي از شاخه هاي طب جايگزين مانند طب سوزني هومئوپاتي و آيورودا نقش عمده اي در درمان دارند. امروزه به علت نگرش علمي و روش مند به موسيقي در درمان امراض، موسيقي درماني به عنوان رشته اي مستقل مورد توجه قرار گرفته و در حكم روشي مكمل براي درمانهاي رايج پزشكي تعريف شده است كه منظور از آن استفاده تجويز شده از تحريكات موسيقايي يا فعاليتهاي آن براي كاهش ناتواني و بيماري و تغيير حالات ناسازگار است كه زير نظر music therapist صورت مي گيرد.
در اين رشته موسيقي به عنوان ابزار و موسيقي درمان گر به عنوان فرد متخصص در برخي از بيماري ها شرايطي را (با توجه به شدت آن بيماري) ايجاد مي كنند كه مي تواند بيمار را در يك روند مثبت صعودي درجهت كاهش استرس ها و افزایش سلامتی قرار دهد و اين شرايط ممكن است متناسب با جنس و سن بيمار و شدت بيماري در امراض مختلف متفاوت باشد.
در مورد كاركرد موسيقي در پزشكي پژوهش هاي گوناگون و معتبري صورت گرفته است كه تعدادي از آن ها بر روي علائمي چون ضربان قلب، فشارخون، دردهاي گوناگون، تنفس، واكنش هاي پوستي، هورمونهاي آدرنالين، پرولاكتين، كورتيزول، امواج مغزي، كتكولامين ها، استروئيدها، الكتروميوگراف، عوارض جانبي داروها، مدت استفاده از داروها و مدت بستري بودن و بسياري موارد ديگر متمركز بوده است.
به طور كلي اهداف درماني اين پژوهش هاي موسيقايي را مي توان در هشت محور عمده خلاصه كرد.
1. پيشگيري، آموزش و يادگيري
2. كاهش دردهاي گوناگون پزشكي و دندان پزشكي
3. كاهش تنش ها و نگراني هاي ناشي از جراحي آسيبها و بيماريها
4. توان بخشي بعد از جراحي آسيب ها و تصادفات
5. كاهش خستگي حاصل از تنوس هاي عضلاني (گرفتگي هاي عضلاني ) و كاركرد ماهيچه ها
6. كاهش عوارض جانبي دارو ها
7.كاهش مدت استفاده از دارو ها
8. كاهش طول مدت درمان و بستري بودن
علاوه بر تاثيرات درماني يادشده موسيقي مي تواند براي ارتقا برخي از فاكتورهاي رفتاري در افراد سالم موثر واقع شود. مثلاٌ در صنعت از دوش موسيقي براي افزايش بازده توليد و آرامش رواني كاركنان استفاده مي شود. تاثيرات انواع موسيقي بر فرايندهاي حافظه يادگيري، دقت، ادراكات حسي، سيستم عصاب حركتي و … نمونه هايي از اين مقوله اند. پژوهش هاي انجام شده درباره حس آميزي رابطه متقابل تاثيرات رواني برخي از نت ها و گامهاي موسيقي را با رنگهاي مختلف آشكار مي سازد. مثلاٌ روان پزشكان رنگ قرمز را به گام دوماژور و رنگ سبز مايل به آبي را به گام لاماژور نسبت داده اند.
موسيقي در زمينه شناخت و كمك به رفع مشكلات رفتاري نيز كاربرد فراواني دارد و اين تغييرات رفتاري خاصه در سنين رشد و كودكي حائز اهميت است. علت اين تاثير گذاري اين است كه هنر به طور كلي و در اين جا موسيقي با توجه به بار عاطفي آن به عنوان نوعي وسيله تخليه رواني به كار برده مي شود و كودكاني كه دچار تنش و فشار رواني هستند با برون فكني فشارها و هيجانات از طريق موسيقي، به حد مطلوب هيجان و آرامش دست مي يابند.
به استثناي مواردي كه مشكل كودك ريشه جسمي يا ارگانيك (اندامي) دارد تاثير موسيقي در رفتار كودك در مقايسه با ساير شيوه هاي ديگر از جمله دارو درماني موفق تر بوده و بيش از هر روش ديگري در تعديل رفتارهاي كودك موثر است اگر چه در مورد نقصهاي ارگانيك نيز نقش موسيقي را نبايد از نظر دور داشت.
موسيقي، نوعي محرك احساسي قوي و تجربه اي چند حسي است : تحريك شنوايي از طريق اصواتي كه شنيده مي شوند تحريك لمسي از طريق ارتعاشاتي كه قابل احساس هستند و نيز تحريك بينايي توسط اجراي زنده آن. مثلاٌ كسب موفقيت در فعاليتهاي موسيقايي مي تواند احساس ارزش فردي را تقويت كند. به علاوه موسيقي به عنوان انتقال دهنده اطلاعات انتقال دهنده تقويت كننده ها و زمينه اي براي يادگيري و انعكاس مهارتها نيز مي تواند مورد استفاده قرار گيرد.
در پايان تذكر جند نكته مهم ضروري به نظر مي رسد. اول اينكه از ديدگاه اين رشته موسيقي وسيله است نه هدف و البته بديهي است كه استفاده از موسيقي به عنوان ابزار به هيچ وجه از اهميت هنري آن نمي كاهد و لطمه اي به جايگاه والاي موسيقي از ديدگاه هنري وارد نخواهد كرد بلكه ارزش واقعي آن را به عنوان روش خاص درماني و توان بخشي آشكار مي سازد. به عبارت ديگر بحث درباره ماهيت هنري و زيبايي شناختي موسيقي، مقوله اي كاملاٌ جدا از كاربرد آن است اگر جه اساس نقش كاربردي موسيقي را نيز مي توان در ماهيت هنري و زيبايي شناختي آن جست و جو كرد. دوم اينكه در رشته موسيقي درماني تعصبي در انتخاب نوع موسيقي وجود ندارد. مثلاٌ استفاده از موسيقي كلاسيك غربي در فعاليت شنيداري براي فرد نا آشنا با اين موسيقي كاري بيهوده است. زيرا تاثير پذيري افراد از موسيقي ارتباط تنگاتنگي با فرهنگ، علايق، عادتها و شيوه زندگي آنها دارد. در حقيقت استفاده از اصوات و موسيقي در فرهنگهاي مختلف و تاثير آن در جنبه هاي گوناگون زندگي بشر مقوله اي چنان گسترده است كه بررسي تمام ابعاد آن نياز به مطالعه اي گسترده دارد.
ادامه مطلب ...
نظرات (0) تاریخ : شنبه 15 فروردین 1394 زمان : 17:32 بازدید : 106 نویسنده : بنیامین فضلی
 

 

بیماری دیابت یک نوع اختلال در سوخت وساز بدن است.به طوری که بدن در این اختلال قادر به انتقال گلوکز به صورت صحیح و کامل نمی باشد.علائم بالینی دیابت عبارتند از:
۱-عدم توانایی در متابولیسم کربوهیدراتها.۲-افزایش قابل ملاحظه گلوکز در خون.۳-دفع مقادیر مختلفی قند از ادرار
.

دیابت به دو دسته کلی تقسیم می شود:دیابت نوع 1 ( I.D.D.M) یا وابسته به انسولین که دیابت جوانان هم گفته می شود.دیابت نوع 2 ( N.I.D.D.M) یا دیابت غیر وابسته به انسولین که در بزرگسالان دیده می شود.تقسیم بندیهای دیگر دیابت به شرح زیر است:
G.D.M
 : دیابت بارداری است.
I.G.T
: اختلال در تحمل گلوکز است. این حالت در حقیقت دیابت نیست ولی ممکن است به دیابت تبدیل شود
اکثر مبتلایان به دیابت از نوع ۲هستند.در برابر هر ۱۰-۸ نفر که به این دیابت مبتلا هستندیک نفر به دیابت نوع ۱ مبتلا است
.
    
I.D.D.M:

 

  غالبا” از دوران کودکی شروع می شود واستعداد ژنتیکی در بروز آن حائز اهمیت است. بیماریهای ویروسی مانند سرخجه، اوریون و یا بیماریهای دیگر سبب ایجاد واکنش خود ایمنی در بدن می شود.بنابراین سلولهای β پانکراس آنتی بادی‌هایی در برابر خودشان تولید می کنند، بنابراین این سلول‌ها آسیب دیده و ترشح انسولین مختل می شود.در مجموع هرنوع اختلال در پانکراس که موجب قطع کامل تولید انسولین شود موجب دیابت وابسته به انسولین یا دیابت نوع ۱ می‌شود که در گذشته به‌نام دیابت جوانان شناخته می شد.

 

  

عملکرد انسولین در بیماران مختلف ممکن است متفاوت باشد . هر بیمار پس از مدت کوتاهی متوجه شکل عملکرد انسولین و سرعت شروع اثر آن در بدنش می شود و بر این اساس می تواند انسولین مورد نیاز و زمان تزریقآن را به کمک پزشک خود مشخص کند .

 

محل تزریق انسولین نیز مهم است شما می توانید انسولین را در بازو ، ران و یا شکم تزریق کنید . اما باید به خاطر داشته باشید سرعت آزاد سازی انسولین در این مناطق بایکدیگر متفاوت است به عنوان مثال سرعت جذب انسولین از ناحیه شکمی سریع ترین وناحیه ران ( thigh ) آهسته ترین سرعت جذب را دارد این جذب در بازو متوسط است .
  
N.I.D.D.M:

  
در صورتیکه هر نوع اختلال جدی درپانکراس منجر به تولید ناکافی انسولین شود یا به عبارتی هایپر گلایسمی ظاهر و مقاومت انسولین در سطح سلول ایجاد شود، به آن دیابت غیر وابسته به انسولین می گویند. تولید انسولین در دیابت نوع ۲ متفاوت است. این تفاوت در تولید اضافی انسولین می باشد که منجر به هایپر انسولینمی می شود.این حالت مربوط به گیرنده‌های انسولین در سطح سلول است. تفاوت دیگر در عدم کفایت در تولید انسولین می باشد، که برخی اوقات در حد طبیعی و برخی اوقات کمتر از حد طبیعی است.دیابت نوع ۲ همراه با چاقی است. از اختصاصات این دیابت مقاومت محیطی به انسولین است. یعنی ممکن است میزان انسولین در پلاسما طبیعی هم باشد ولی بدلیل مقاومت محیطی موثر نیست.چاقی اغلب در بزگسالان دیابتی قبل از ظهور بیماری مشاهده شده است .و عملا” دیده می شود که افراد دارای وزن طبیعی یا تا حدی کم وزن کمتر مستعد ابتلاء به بیماری دیابت می باشند .عادات غذایی بد و نا کافی به اضافه پرخوری و نداشتن فعالیتهای بدنی ممکن است زمینه را برای تظاهر علائم بیماری دیابت آماده سازد.برخی از پزشکان معتقدند که رابطه این بیماری با فعالیتهای فکری بیش از فعالیتهای جسمی است.بدین معنی که فشارهای عصبی و نگرانیها ممکن است در بروز بیماری دخالت داشته باشد.بیماریهای کبدی، کیسه صفرا، تیروئید و غده پانکراس نیز اغلب همراه دیابت دیده شده اند. به‌ نظر می رسد عوامل ارثی اهمیت زیادی داشته باشد.بیماری دیابت از زمان لقاح شروع می شود و از این زمان تا شروع تظاهرات آشکار بیماری ممکن است چند ماه تا چند سال طول بکشد
.

 

انسولین و تاثیر در بدن:
 

 

ساختار پروتئینی

  

در مهره داران توالی آمینو اسیدی بسیار مستحکم است، انسولین بووین(گاو نر، بوفالو) تنها در سه آمینو اسید باقی مانده با هم تفاوت دارند، یا تنها یک آمینواسید تفاوت پوکرین(خوکی) با توالی آمینواسیدی انسان می‌باشد، حتی انسولین گونه‌هایی از ماهی‌ها هم به اندازهٔ کافی به انسان نزدیک هستند که بتوان از آن‌ها به طور موثر در درمان بالینی استفاده کرد. انسولین در بعضی بی مهرگان نیز به انسان نزدیک است و اثرات فیزیولوژیک همانند دارد.این شباهت زیاد ساختار انسولین در میان گونه‌های مختلف، محفوظ ماندن توالی آن را در طول تاریخ تکامل جانوران، بیان می‌کند.

  

در بدن، انسولین به صورت هگزامر تولید و ذخیره می‌شود، در حالی که نوع فعال آن به صورت مونومر است.انسولین به صورت هگزامر(شش جزئی)، غیر فعال است که پایداری بلند مدتی دارد، این ساختار شش جزئی به عنوان محافظت از انسولین بیش فعال عمل می‌کند. تبدیل ساختار شش جزئی به مونومر از جنبه‌های اصلی فرمول بندی انسولین برای تزریق است. انسولین شش جزئی بسیار پایدارتر است در حالی که انسولین مونومر بسیار سریعتر واکنش می‌دهد. انسولین می‌تواند چندین صفحه بتادارای ریشه‌های ریز و متصل به هم ایجاد کند که این امر منجر به آمیلوئیدوز (ذخیرهٔ توده‌های آمیلوید در بافت‌ها) می‌شود و از تجمع انسولین برای مدت زمان طولانی جلوگیری می‌کند.
 

ترشح و آزاد شدن

 

سلول‌های β انسولین را در دو فاز آزاد می‌کنند. در فاز اول، انسولین در پاسخ به افزایش مقدار گلوکز خون به تندی آزاد می‌شود، فاز دوم، رها سازی پایدار و کند

وزیکولهایتازه تشکیل شده‌است که خود مختار از مقدار گلوکز خون رها می‌شوند.

 

علاوه بر این، مقداری انسولین نیز بر اثر مصرف غذا آزاد می‌شود.سلول‌های بتا، همچنین تحت تاثیر دستگاه عصبی خود مختار می‌باشند. ساز و کارهای پیام رسانی این ارتباطات هنوز به طور کامل قابل بحث نیستند. سایر موادی که رها شدن انسولین را تحریک می‌کنند، آمینو اسیدها که از جذب پروتئین‌ها به دست می‌آیند و

استیل کولین، که از پایانه‌های عصبی ترشح می‌شوند(دستگاه عصبی پاراسمپاتیک) هستند.ترشح انسولین، شدیدا توسط هورمون نوراپینفرین جلوگیری می‌شود که خود موجب افزایش میزان گلوکز خون در وضعیت تنش و فشار روانی می‌باشد.

 

برای اینکه انسولین بتواند نقش بیوشیمیایی خود را ایفا کند باید به گیرنده های خاصی در سطح سلول بپیوندد.در غشای سلول‌ها پروتئین‌های انتقال دهنده‌ای وجود دارند که موجب انتقال گلوکز از خون به داخل سلول می‌شود. این پروتئین‌های انتقال دهنده تحت کنترل میزان انسولین خون در سلول‌های مختلف(برای نمونه سلولهای ماهیچه‌ای)هستند. تعداد این گیرنده ها تحت تاثیر غلظت انسولین پلاسما و پرخوری است .غلظت انسولین پلاسما با تعداد گیرنده ها نسبت عکس دارد.یعنی بالا بودن سطح انسولین باعث کاهش تعداد گیرنده ها می شود.پرخوری و افراط در مصرف غذاهای پر کالری به‌نوبه خود ترشح انسولین را افزایش می دهد و در نتیجه تعداد گیرنده ها کم می شود.عامل دیگر فعالیت و تحرک بدنی است که در صورت کم تحرکی تعداد گیرنده ها کاهش پیدا می کند.در بیماری دیابت بیمار قادر به استفاده از گلوکز نیست. به همین دلیل میزان آن در خون افزایش پیدا می کند و افزایش آن از حدود آستانه کلیوی که ۱۸۰-۱۷۰ میلی گرم در دسی لیتر است باعث دفع گلوکز از طریق ادرار می شود که گلوکزاوری نامیده می‌شود. برای دفع گلوکز نیاز به مایعات است. بنابراین میزان ادرار در اثر پرنوشی زیاد می شود(پلی اوری) و به‌دلیل اینکه گلوکز وارد سلول‌ها نمی شود بیمار احساس گرسنگی می کند و بدلیل مصرف مواد غذایی دچار پرخوری (پلی فاژی)هم می شوند که در بیماران I.D.D.M  بیشتر است.
مقادیر طبیعی قند خون:
F.B.S 
 یا قند خون ناشتا ۱۰۰-۶۰ میلی گرم در دسی لیتر است .اگر F.B.S  بین ۱۴۰-۱۱۵ میلی گرم در دسی لیتر باشد فرد I.G.T  است و اگر بیشتر از ۱۴۰ میلی گرم در دسی لیتر باشد بیمار قطعا” دیابتی است.قند خون ۲ ساعت بعد از غذا باید کمتر از ۱۲۰ میلی گرم در دسی لیتر باشد.

 

ادامه مطلب ...
نظرات (0) تاریخ : شنبه 15 فروردین 1394 زمان : 17:30 بازدید : 127 نویسنده : بنیامین فضلی

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • جستجو



    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3326
  • کل نظرات : 43
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 8
  • آی پی امروز : 37
  • آی پی دیروز : 156
  • بازدید امروز : 128
  • باردید دیروز : 374
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 26
  • بازدید هفته : 128
  • بازدید ماه : 11,901
  • بازدید سال : 81,423
  • بازدید کلی : 1,031,572
  • کدهای اختصاصی
    Instagram